برادر "يمانیام" تو بايد تنها بجنگي
يمن در محاصره ، ما اِشغال
باز شنیدیم
مثل همه شنیدهها !
که تو در شعب ، محاصرهای
و ما چون بهيمه
شنيديم و ديديم
اما سرمان در چرتكهمان گرم بود
مسحور "مبارك" خيمهشببازي
جعبه شامورتي داروغه
جنگ ناتمام" موش "( ! ) و " مار "( !)
مبهوت و مات جام ملتهای اروپا
خيره به رژه مانكنهای مد!
همه اينجا سرگرمند
گرمتر از سر دستمالپيچ تو در صحراي صعده
...
برادر "يمانیام" تو بايد تنها بجنگی
شنيديم
و ديديم
كه ديروز
فرزندان شيطان
تبار بوسفيان
اف ۱۴ هاي آل سعود
شكمهاي گرسنه كودكانتان را پر از خوشه كردند
و تو در محاصره بودی
محاصره بیبیسی و پرستیوی
و ما اشغال
پای ميلان و رئال، با مشتی تخمه ژاپنی اصل!
برادر "يمانيام" تو بايد تنها بجنگی
وقتی جمهوری اسلامی
مانند جمهوري اسلامی پاكستان
محكوم هم نمي كند
...
ما سرگرم هدفمندكردن يارانهها هستيم
و شما در اهداف ما نمیگنجید
هر چند كه جيره "يارانه" شما به ما میرسد!
برادر "يمانیام"تو بايد تنها بجنگي
وقتي "سلمان" چيزي جز "شر" ندارد برايتان
خسته از جان گرفتن واژه
روي صفحه كاغذ سفيد خطدار عافيت
نا اميد از سرودن بر "جولان"
يا كنار شما در محاصره
...
كاش میشد به دفترم
عقدهای از درد ببندم
و در ميان خوابها انتحار كنم
شايد
پلكي به سوی "يمن" باز شود
شايد
مردی از غصه دق كند
شايد
كولهباری بسته شود
شايد...
....
برادر "يمانیام" تو بايد تنها بجنگي