تظاهرات جنبش دانشجویان جهان اسلام علیه یمن

دانشجویان مسلمان از حاکم یمن می‌خواهند تا هر چه سریعتر به ارتکاب جنایات جنگی، جنایت علیه بشریت و کشتار مسلمانان پایان داده و یکپارچگی یمن را حفظ و با گفتمان عادلانه به مشکلات ملت ستمدیده یمن رسیدگی کنند ... به گزارش شیعه آنلاین، بیش از دو ماه است که حمله وحشیانه و کشتار بی‌رحمانه ارتش دولت مرکزی یمن با حمایت و پشتیبانی کامل ارتش وهابی عربستان و با مشاوره نظامی ارتشیان رژیم حزب بعث سابق عراق علیه مبارزان دلیر جنبش حوثی و شیعیان بی‌گناه مناطق شمالی یمن ادامه دارد.

 به همین مناسبت "جنبش دانشجویان جهان اسلام" قصد دارد روز جمعه، ۲۹ آبان ۱۳۸۸ در اعتراض به این اقدامات دولت یمن، پس از نماز جمعه، تظاهراتی از دانشگاه تهران تا میدان فلسطین برگزار کنند. در همین حال "جنبش دانشجویان جهان اسلام" نامه‌ای نیز به ژنرال "علی عبدالله صالح" دیکتاتور یمن در این باره نوشته که متن کامل آن بدین شرح است: بسم الله قاصم الجبارین - دیر زمانی است که خبرهای منتشره از سرزمین اسلامی یمن یکپارچه، دل هر آزادمردی را به درد آورده است.خبرهایی از به خاک و خون کشیدن مسلمانان بی گناه یمن توسط دولت مزدور آن و رژیم آل سعود که با طراحی صهیونیست ها و آمریکای جنایتکار صورت می گیرد. در زیر چند سخنی است از زبان دانشجویان مسلمان که از غم دردهای مظلومان به خاک و خون کشیده شده در سرزمین­های اسلامی بالاخص در یمن، به دست مزدوران استکبار جهانی از جمله وهابیت انگلیسی، طاقت از کف بریده اند: سالهاست سوء مدیریت حاکمان یمنی موجب استضعاف و شکاف طبقاتی در جامعه یمن گردیده و به ایجاد فقر گسترده در بین آنان دامن زده است. اینک خشونت و خیانت دولتمردان یمنی نیز بر این مصائب اضافه گشته و حوادث غم آلود غزه را دوباره در اذهان زنده کرده است و یمن را با تمام ابعادش در بحرانهای مذهبی، اقتصادی و امنیتی فرو برده است. بحرانی که ملت یمن را بیدار و سربلند و حاکمان مزدور آن را به خاک مذلت می نشاند. وهابیت انگلیسی که در کشور عربستان لانه کرده است، اتحاد مسلمین را مورد هجمه همه جانبه خود قرار داده است. اکنون که سیل خروشان خونهای به زمین ریخته شده مسلمانان جهان، پرده از چهره منافقانه و کثیف منادیان اسلام آمریکایی برداشته است، مفتی های سفاک وهابی در اطاعت از اربابانشان، فتوا به مباح بودن خون شیعه و سنی میدهند؛ آنجا که برادران و خواهران اهل تسنن و شیعه را مخالف اسلام و مهدورالدم میدانند و حتی از کشتار کودکان بی گناه هم دریغ نمی کنند. اسلام آمریکایی­ ای که در جنگ شجاعانه ۳۳ روزه لبنان و نبرد قهرمانانه ۲۲ روزه غزه، با کفار حربی صهیونیسم عقد اخوت بست تا کودکان قانا و طفلان بی پناه غزه را قطعه قطعه کنند. اسلام آمریکایی­ ای که پاکستان، افغانستان و عراق را جولانگاه تروریست های آدم کش خود کرده است و اسلام خشونت، جهالت و تعصب را ترویج می کند. اسلام آمریکایی ­ای که ماههای حرام را نیز حلال می شمرد و زائران خانه امن الهی را در حالی که شعار لا اله الا الله و محمد رسول الله سر می دهند، به اتهام شرک، قتل عام می کند و چه سخت بود ۳ آذر ۱۳۶۶(ه.ش) آنگاه که ایرانیان تابوتهای خونین حجاج احرام بسته خود را بر دوش کشیدند. اکنون نیز در حالی که آمریکا و اسرائیل در برابر جوانان سنگ به دست مظلوم و مسلمان در جای جای جهان مستأصل شده­اند و به دنبال راه فرار از بحران­ها می­گردند، دوباره نوکران آنها، آل سعود خائن _غاصبان حرمین شریفین _ ملک عبدالشیطان اردنی این پادشاه انگلیسی و حسنی نامبارک قاتل، بال های رحمتشان را گسترانده­اند تا خوش خدمتی خود را به سرورانشان ثابت کنند و باز هم در خط مقدم آنها رژیم غاصب سعودی در ایام حج ابراهیمی و ماه حرام به فکر کشورگشایی در سرزمین اسلامی یمن افتاده است. رئیس جمهور یمن! بدان که آل سعود خائن تنها در اندیشه حفظ پادشاهی و غصب سرزمینهای اسلامی و نابودی قدرتهای منطقه است و با حکومت تو آنگونه عمل خواهد کرد که با صدام مزدور رفتار کرد. تطمیع، تشویق و تحریک صدام در آن زمان برای شروع جنگ علیه انقلاب نوپای ایران اسلامی، در جهت منافع عربستان و اربابانش بود. جنگی که در هر صورت به معنای حذف یکی از قدرتهای منطقه و پیروزی عربستان بود و اکنون تاریخ تکرار شده است. بدان که در جنگ کنونی، این بیداری امت اسلامی است که پیروز قاطع میدان نبرد خواهد بود، نه حاکمان خائن و دور افتاده از ملتهاشان. رئیس جمهور یمن! حل مسائل داخلی یمن با کشتار و استفاده از سلاحهای کشتار جمعی ممکن نیست. حل مشکلات یمن یکپارچه، با به راه انداختن یک جنگ منطقه­ای و دخالت دادن بیگانگان ممکن نیست.

حل مصائب مردم ستمدیده یمن با ایجاد جنگ مذهبی ممکن نیست، چرا که جنگ مذهبی تنها به نفع غاصبان قبلتین است و این جنایات هولناک نزدیکتر شدن زوال حکومت یمن را در پی خواهد شد. حال که دستان حاکمان خائن و مزدور عربی در یمن، عربستان، اردن و مصر بیش از پیش به خون مسلمانان مظلوم آغشته گشته و پایه­های کاخهایشان به لرزه درآمده است، باید بدانند که جوانان ایران اسلامی – شیعه و سنی – در کنار دیگر جوانان جهان اسلام، تا آخرین قطره خون خود برای حفظ جان و مال فرزندان معنوی رسول الله صلی الله علیه و اله در سراسر جهان ایستادگی می کنند و صهیونیسم جهانی را به همراه مزدوران دست نشانده اش به هلاکت خواهند رساند؛ و شهادت در راه خدا و دفاع از مستضعفین، آرزوی هر مسلمان آزاده در سراسر جهان است.

در پایان دانشجویان مسلمان از حاکم یمن می‌خواهند تا هر چه سریعتر به ارتکاب جنایات جنگی، جنایت علیه بشریت و کشتار مسلمانان پایان داده و یکپارچگی یمن را حفظ و با گفتمان عادلانه به مشکلات ملت ستمدیده یمن رسیدگی کنند و همچنین دستان پلید اشغالگران وهابی را از سرزمین اسلامی یمن قطع نمایند تا دوباره شاهد اتحاد جهان اسلام علیه استکبار جهانی و منادیان اسلام آمریکایی باشیم. والسلام علی من اتبع الهدی

سفارت عربستان سعودي را تسخير مي‌کنيم

انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه شاهد در محکوميت جنايات اخير عربستان در يمن با صدور بيانيه‌اي تاکيد کرد: حکام سعودي بدانند که سفارتخانه آنها در ايران اسلامي تنها به شرط عدم دخالت در مسائل يمن و متوقف کردن کشتار مسلمانان ايمني دارد.به گزارش «سلام شيعه» به نقل از شیعه آنلاین، متن بيانيه انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه شاهد که در واکنش به حملات اخير ارتش عربستان به شيعيان يمن نگاشته شده، به شرح ذيل است.

بسم الله الرحمن الرحيم

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ (التوبة 73) ترجمه: "اى پيامبر، با کافران و منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگير، و جايگاهشان دوزخ است، و چه بد سرانجامى است."

جهان اسلام همواره از دو گروه از اصلاب شيطان عزادار و غمگين بوده است. دسته اول قوم يهود که با دسيسه‌هاي خود از طلوع اسلام محمدي(ص) در زمين حجاز در صدد ضربه و نابودي اين دين مبين بوده است. اما گروه دوم منافقين هستند که با مظلوم نشان دادن خود سعي در پنهان نمودن سيرت کياد و شيطان صفت خود در غالب وجهه‌اي ظاهر صلاح را دارند. منافقين کساني که زبانشان با دلشان همسان ندا سر نمي‌دهد و از هر فرصتي براي نزديکي به ابليس استفاده مي‌کنند و از سوي ديگر در اين راه پيمان خود با خدا را مي‌شکنند حرمت و عفت دري مي‌کنند. منافقين به نفاقي مبتلا هستند که ناشي از ذلت دروني است که اين خائنان به پيمان با خداوند و دروغگويان در خود حس مي‌کنند.امروز جهان اسلام نيز از اين منافقان صهيونيست سيرت به ستوه آمده است و شاهد هستيم که هر روز گوشه‌اي از بلاد اسلام از ديو سيرتي اين گرگان ميش‌نما به خون مظلومان و به ويژه شيعيان گلگون مي‌شود. آري! "هيهات من الذله " شيعيان که به تبعيت از رهبر آزاده خود حسين بن علي(ع)در سراسر جهان سر مي‌دهند نه تنها کاخ‌هاي سياه و سفيد غرب و شرق را به لرزه در مي‌آورد بلکه بد مستي حاصل از مي‌گساري وهابيان سعودي با اربابان صهيونيست خود را نيز بر هم مي‌زند.ديو سيرتان سعودي و وابستگان يمني آنها در حالي سرزمين صعده را به خون شيعيان رنگين مي‌کنند که در آستانه کشتار فجيع مظلومان غزه هستيم و به راستي که اين ديو سيرتان لاابالي شهوت‌پرست در قتل و وحشي‌گري صورت ننگين افرادي چون اولمرت و پرز را سفيد کرده اند.دست‌نشاندگان وهابي و اسلام‌ستيز صهيونيست و شيطان بزرگ در حالي کليد داري مکه مکرمه را در دست دارند که از دستانشان خون اطفال و زنان و جوانان و ريش‌سفيدان شيعه بر زمين مي‌چکد. اين اصلاب شيطان که خطرشان از مشرکان نيز فزون‌تر است در حالي مي‌خواهند خود را منادي اسلام نشان دهند که آدم کش‌هاي تروريست چون بن لادن‌ها و ريگي‌ها و...دست پرورده وهابيت صهيونيستي اين افراد است.اين دست پرورده‌هاي آمريکا که خداوند بر نفاق آنان شهادت مي‌دهد عامل اعتلاي اسلامي را هدف گرفته‌اند که خميني کبير(ره) منادي آن در جهان اسلام بود. وحدت امت اسلامي؛ امروز در خون غلتيدن لاله‌هاي شيعي يمن نه تنها از سر عناد اين ابليس‌صفتان با شيعه، بلکه از مخالفت و عداوت اين عده با اسلامي است که امت واحده آن آبشخورهاي صهيونيستي و آمريکايي اين نمادهاي شيطان را در هم مي‌کوبد.قرار دادهاي ننگين اين منافقين شيطان‌صفت را که براي ارضاي قوه شهوت و شهرت و قدرت خود حاضر شدند گيلاس‌هايي که از خون برادران سني و شيعه فلسطيني پر شده بود با نمادهاي ابليس پياپي بر هم زنند، هنوز در يادمان هست. در خاطر داريم که پادشاهان سعودي و امراي خليج‌نشين که از باده شهوت و قدرت پوچ منابع نفتي خود لا يعقل شده بودند چگونه هنگام افتادن سران چون برگان خزان در غزه و لبنان نيشخندهاي حيواني خود را به حاکمان صهيونيست خود تحويل مي‌دادند.اما امروز کشتار شيعيان يمن نشان مي‌دهد که اين خوارج زمان که سر سپردگي خود را به غرب ليبرال و شرق سوسيال ثابت کرده‌اند تنها به محو اسلام و مسلمانان مي‌انديشند. لذا به گماردگان سعودي هشدار مي‌دهيم که از وحشي‌گري عليه شيعيان صعده يمن دست بکشد و دامن خود را بيش از پيش به خون‌هاي اطفال يمني رنگين نسازند که اين امر عاقبتي ندارد جز ننگين شدن و مخدوش شدن وجهه حاکمان سعودي که حرمت ماه ذي‌القعده را نيز نمي‌دانند و در آستانه مناسک وحدت بخش حج ابراهيمي خون فرزندان اسلام را به زمين ميريزند.اي حکام خائن به اسلام و امت اسلام و بلاد اسلام بدانيد که فرزندان روح الله(ره) تحت لواي قائد خود حضرت آيت الله العظمي خامنه‌اي(حفظه الله) حسين(ع) وار تمام وجود خود را براي رسوايي و هلاکت منافقين به کار مي‌بندد و چه باک که در راه رسوايي ديوسيرتان شهوت پرست صعودي وهابي صهيونيستي در کنار برادران مجاهد يمني خود توفيق شهادت يابيم.حکام سعودي بدانند که سفارتخانه مملکت سعودي در ايران اسلامي به شرط عدم دخالت در مسائل يمن و متوقف کردن کشتار مسلمانان ايمني دارد و گرنه سابقه دول صعودي در منظر ما دانشجويان و ملت ايران به حدي تيره است که تکرار سابقه 13 آبان را براي سفارت خانه شما که مأمن شيطان است متصور هستيم و بدانيد که دانشجويان مراسم رمي جمرات خود را در صورت عدم توقف وحشي‌گري حکام سعودي در يمن در مقابل سفارت‌خانه سعودي در تهران برگزار خواهند کرد.به دولت يمن نيز اعلام مي‌کنيم بيش از اين دست خود را به خون فرزندان بلاد يمن آلوده نسازد. گرچه اين رسوايي ابدالدهر بر منظر دول يمن خواهد ماند لکن پيش از بحراني‌تر شدن اوضاع موجود مسئله شيعيان صعده را با مذاکره حل و فصل نمايد. دولت يمن بداند که سر سپردگان صعودي چون لاشخوراني هستند که تنها به ارضاي خود و سران غربيشان مي‌انديشند نه به اعتلاي سرزميني که شخصيتي والا چون علي بن ابي طالب(ع) نماينده و فرستاده رسول خدا(ص) در آن بوده است.به برادران شيعه يمني خود نيز اعلام مي‌داريم که ما دانشجويان ايران اسلامي همچون گذشته در کنار شما هستيم و خواهيم بود. اي برادران و خواهران عزيز؛ اي نوادگادن و وارثين اويس قرني! بدانيد که هنوز از جانب يمن و موطن شما بوي بهشت به مشام مي‌رسد بهشتي که ثواب شهادت و جان‌فشاني شما در راه قرآن و اهل البيت(ع) است.و برادران عزيز يمني را به جهاد حسيني و خواهران و مادران يمني خود را به صبر زينبي دعوت مي‌کنيم. بدانيد اگر ديروز در کربلا حسين(ع) تنها ماند امروز ما دانشجويان ايراني دوشادوش شما براي احقاق حقوق حقه شما مي‌ايستيم که "ان الحياه عقيده و الجهاد".در انتها ضمن تسليت به محضر بقيه الله العظم(عج) و ولي امر مسلمين حضرت آيت‌الله العظمي خامنه‌اي(حفظه الله) و ملت شريف ايران به دليل کشتار فجيع شيعيان يمن و نسل‌کشي اين مسلمانان را توسط منافقين و حکام خائن محکوم مي‌کنيم.

از دستگاه ديپلماسي کشور مي‌خواهيم که از تمامي راهکارهاي موجود حتي در صورت موثر نيفتادن راهکارهاي متداول سياسي ديپلماسي از قطع رابطه با دولت صعودي براي جلوگيري از اين کشتار و نسل کشي بهره جويد که سکوت هر مسلمان در قبال کشتار مسلمانان يمن خيانت به اسلام و قرآن است.

غرب زدگان و متحجران دو لبه تيز تيشه بر ريشه ايران اسلامي

در حالي كه جنجالها بر سر عملكرد دولت در برگزاري انتخابات رياست جمهوري در ايران ادامه دارد و شبهه ها همچنان پابرجاست برخي از عمال خود فروخته بيگانگان غربي و انديشه ليبرال كه صحبت از جدايي دين از سياست پروتستانتيسم اسلامي و حذف انديشه ديني از كشور شيعي ايران مي كنند و در روز وحدت بخش قدس شعار نه غزه نه لبنان را سرداده اند در كنار مرتجعين ديني كه بدنبال حذف دموكراسي اسلامي و مردم سالاري ديني و حركتي خوارج گونه به سوي حكومتي مطلقه اند همچون موريانه هايي مزور به پوك كردن بدنه قدرتمند ايران اسلامي آگاهانه و يا نا آگاهانه مشغولند و قدرت ايران را در برابر آمريكا و اسرائيل و نوكران سلفي و وهابي عرب آنان در منطقه كاهش مي دهند كه اين هردو خيانت به ايران و اسلام است.

انديشه هر دو اين گروهها در ابتداي انقلاب از سوي آيت الله خميني (ره) رد شده و ايشان فرمودند كه حكومت ما جمهوري اسلامي است نه يك كلمه كمتر و نه يك كلمه بيشتر.نه حكومت اسلامي است و نه جمهوري دموكراتيك ايران. ولي برخي از آقايان همچنان در پي انديشه هاي باطل خود در حال تضعيف حكومت شيعيان براي آمال دنيوي و يا جهل دنيوي و اخروي خود هستند و پاسخ خود در روز جزا را بفراموشي سپرده اند.

در اين ميان آقاياني كه دستور امير مومنان علي ابن ابيطالب ارواحنا له ولابنائه عليهم السلام الفداء مبني بر لزوم ساده زيستي در حد متوسط مردم به پايين بر فرض داشتن ثروت حلال را فراموش كرده اند و سخن خميني (ره) در اين خصوص را بفراموشي سپرده اند و شمال شهر نشيني را ببهانه عدم زهدفروشي و مباحث امنیتی توجيه مي كنند بچالش كشيده شده اند.

آنهايي كه فرمايش امير مومنان را درخصوص حقوق متقابل حاكم و مردم در جامعه اسلامي بفراموشي سپرده اند كه انتفاد از حاكم را ولو علي - كه انتقاد در او راه ندارد چرا كه معصوم حتي از اشتباه است- از حقوق مسلمين مي داند و بمالك مي نويسد كه امكان دسترسي مردم بخود را فراهم ساز و در حين ملاقات عمال و سربازان خود را خارج كن تا كسي از ترس قدرت تو در انتقاد از تو بلكنت نيفتد را بياد ندارند چه جوابي مي دهند.حكومت اسلامي تنها از آن مهدي فاطمه و بر اساس و امرهم شوري بينهم و يا بر هر اساسي كه ولي خدا به اذن او صلاح بداند است و بغير او كسي ديگر نبايد چنين بينديشد چرا كه مقام عصمت ندارد و از اشتباه بيرون نيست.

ولي با همه اين احوال براي حفظ اسلام و شيعيان آنهايي كه ادعاي خط امام بودن را دارند بخاطر جلوگيري از تضعيف شيعيان ايران و منطقه دست از تفرقه افكني بردارند و نارضايتي علما از عملكرد خود و ترس از خدا و اهل بيت را نصب العين قرار بدهند و نه بدامان انگليس و آمريكاي جنايتكار و مكار و روسيه خائن بيفتند و نه بدامان تعصب جاهلانه و خوارجی .

واعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرقوا

آیا گستاخی دشمنان تشیع نتیجه تضعیف ام‌القرا نیست؟

در حالی که جنایات حکومت حاکم در یمن و همچنین گستاخی‌های حکام سعودی علیه شیعیان مظلوم این کشور با انفعال دستگاه سیاست خارجی کشور روبه‌رو بوده است، آسیب چهره مقتدر منطقه‌ای و بین‌المللی ایران اسلامی به عنوان ام‌القرا و پشتیبان گروه‌های شیعه بر اثر رخدادهای پس از انتخابات و ادامه آن تا روزهای اخیر نیز فرصت را در اختیار حکام مرتجع عرب، هم چون حکام سعودی قرار داده تا به خیال خود، یک بار برای همیشه، پروژه سرکوب شیعیان منطقه را با فراغ بال به پایان برسانند.هر چند رخدادهای پس از انتخابات، نزاع جدی «قدرت» بین دو طیف افراطی سیاسی ـ که اتفاقا هر دو هم تنها و تنها خود را نماینده مردم می‌دانند ـ در ایران را به بدنه جامعه کشاند، اما کوشش عقلای کشور برای پایان دادن به این اختلافات، با بی توجهی هر دو گروه روبه‌رو شد؛ دو گروهی که چنان اسیر دعواهای سیاسی شده‌اند که منافع بلند مدت کشور را در این میان به بوته فراموشی سپرده‌اند.بر این اساس، بدون شک، مهمترین آسیب ادامه این اختلافات در عرصه بین‌المللی، تضعیف چهره ایران در منطقه و جهان است، به گونه‌ای که هم اکنون حکام مرتجع عرب با توسل به اختلافات داخلی در ایران، به شدت به دنبال سرکوب شیعیان در کل منطقه هستند و جنایاتی که عربستان و دولت یمن در قبال شیعیان این کشور انجام می‌دهند، نمونه بارز این اقدامات است.این در حالی است که هر دو طرف درگیر داخلی کشور که هم‌اکنون با شیوه‌های غیر منطقی و احساسی تنها حذف کامل طرف مقابل را لازمه آرام شدن اوضاع می‌دانند، مدعی پیروی از خط امام (ره) و تقویت ایران اسلامی با همه مختصاتی که مد نظر ایشان بوده، هستند. ایران اسلامی که یکی از مهمترین مختصاتش از دید حضرت امام(ره) تقویت خود نظام در درجه نخست و حمایت از مردم مظلوم و به ویژه شیعیان در سراسر جهان است.

در واقع این یک اصل پذیرفته شده در همه دنیاست که اختلاف و یا بی نظمی داخلی همواره بر اقتدار بیرونی نظام‌های سیاسی اثر گذاشته است و به یقین ما نیز از این قاعده مستثنی نیستیم. البته این بسیار آشکار است که دولت ایران همواره در طول انقلاب از دخالت مستقیم در مسائل دیگر کشورها پرهیز کرده است، اما فراموش نکنیم که برای تبدیل شدن به قدرت برتر منطقه‌ای، افزایش توان کشور در تاثیرگذاری بر رویدادهای بین‌المللی و منطقه‌ای، اجتناب ناپذیر است. به همین منظور تمام ایرانیانی که به دنبال اقتدار و عزت ایران در منطقه هستند، باید درک کنند که بازی مؤثر و مقتدرانه ایران در مسائل منطقه ای بدون داشتن انسجام درونی امری ابتر و ناشدنی خواهد بود.حال پرسش اصلی از تفرقه افکنان داخلی این است که آِیا آثار مخرب ادامه این اختلافات را در داخل و خارج نمی‌بینند؟ آیا هنوز خود را پیرو امامی می‌دانند که کلامش حفظ نظام بود؟ آیا وقت آن نرسیده تا با اندکی درنگ، چهره مقتدر جمهوری اسلامی ایران را به پیش از انتخابات برگردانیم تا اندکی از شاخ و شانه کشیدن حکام مرتجع عرب کم کنیم؟ مگر وحدت نصیحت حضرت امام (ره) به جناح‌های سیاسی کشور نبود؟ به هر روی، کشورهای منطقه به شدت اوضاع ایران را رصد می‌کنند، امروز نوبت شیعیان یمن است، فردا حزب‌الله و پس فردا با کمک دیگر حکومت‌های غربی نوبت خود ایران است.

اندکی درنگ و به هدفی کلان‌تر از موقعیت حزبی و جریانی اندیشیدن، نیاز کنونی برای جمهوری اسلامی ایران در هر دو بعد داخلی و بین‌المللی در اوضاع کنونی است.

پيام آيت‌ا...مکارم‌شيرازي در پي قتل‌عام شيعيان يمن

خبرگزاري آريا-همه مسلمين آگاه بايد زبان به اعتراض بگشايند و مجامع بين‌المللي را تحت فشار قرار دهند و براي نجات شيعيان مظلوم و بي‌پناه و بي‌گناه يمن از چنگال ظالمان و بيدادگران در قنوت نماز و بعد از نماز دعا کنند.
به گزارش خبرگزاري آريا، در پي قتل‌عام شيعيان يمن و حمايت مفتي سعودي از اين اعمال وحشيانه، پيامي از سوي حضرت آيت‌الله مکارم‌شيرازي صادر شد.
متن پيام معظم‌له به اين شرح است:
مي‌دانيم اخيراً جمعي از شيعيان يمن به نام حوثي‌ها با دولت مرکزي به خاطر تبعيض‌ها اختلاف شديد پيدا کرده‌اند و نبرد سختي در ميان آنها درگير شده است و از آنجا که حکومت يمن رابطه نزديکي با عربستان سعودي دارد، عربستان به بهانه اينکه شيعيان يمن به حدود عربستان تجاوز کرده‌ا‌ند آنها را از زمين و آسمان زير ضربات بمب‌ها و گلوله‌هاي خود قرار داده و عده زيادي افراد غيرنظامي و زن و کودک را به خاک و خون کشيده و حمام خون، از بيگناهان به راه انداخته و نسل‌کشي‌ را آغاز کرده است و گروه زيادي را نيز آواره ساخته است و آمريکا که منافع خود را در سرکوب شيعيان مي‌داند نيز از آنها حمايت مي‌کند.اين در حالي است که مجامع بين‌المللي بعضي ساکتند و بعضي به اين کار اعتراض ملايمي کرده و خواهان توقف اين حملات شده‌‌اند.
و با نهايت تاسف اخيراً مفتي اعظم عربستان سعودي و جمعي ديگر از علماي وهابي که مي‌دانيم منتخب دولت سعودي و حقوق‌بگير آن دولت‌اند با ظالمان و جانيان همصدا شده و گروه الحوثي را باطل و دولت عربستان را حق مطلق شمرده و از همه خواسته‌‌اند با آنها بجنگد و هر کس را که در اين راه کشته شود شهيد شمرده‌اند،همان فرهنگي که القاعده و طالبان نيز درباره حق و باطل و شهيد دارند.
درست است که اين مفتي اعظم مانند همه مفتيان سعودي از سوي دولت تعيين مي‌‌شوند و درست است که با حقوق آنها زندگي مي‌کنند اما آنها نبايد خدا را فراموش کرده و مسئوليت خود را در روز جزا در برابر هر قطره‌اي از خون اين بيگناهان ناديده بگيرند و بر خلاف صريح قرآن که مي‌گويد: متاع دنيا شما را وادار نکند که گروهي از مسلمانان را غيرمسلمان خطاب کنيد و احاديث پيغمبر اکرم (ص) که مي‌گويد تمام کساني که به سوي قبله نماز مي‌خوانند مسلمانند، نبايد اهل قبله را کافر شمرده و جان مالشان را مباح بدانند و تسليم حاکمان خود شوند و پشت خود را از بار گناه سنگين سازند و خواسته دشمنان اسلام را که کشته شدن مسلمانان به دست يکديگر است جامعه عمل بپوشانند و اسرائيل غاصب و جنايتکار را شاد سازند و به نقشه شيطانيش کمک کنند.
همه مسلمين آگاه بايد زبان به اعتراض بگشايند و مجامع بين‌المللي را تحت فشار قرار دهند و براي نجات شيعيان مظلوم و بي‌پناه و بي‌گناه يمن از چنگال ظالمان و بيدادگران در قنوت نماز و بعد از نماز دعا کنند.

نامه سرگشاده حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی به سازمان کنفرانس اسلامی در خصوص فجایع یمن

مرکز خبر حوزه: حضرت آیت‌الله صافی‌گلپایگانی با ارسال نامه سرگشاده‌ای به رییس و اعضای سازمان کنفرانس اسلامی خواستار اقدام جدی جهت جلوگیری از کشتار شیعیان مظلوم یمن شدند.

متن نامه معظم‌له بدین شرح است.

بسم الله الرحمن الرحیم

مقام محترم برادران ریاست و اعضای محترم سازمان کنفراس اسلامی

قال رسول الله صلی الله علیه و آله:

«من سمع منادیاً ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم»

السلام علیکم و رحمة الله

برادران عزیز که مسند حفظ امانات اسلامی، امانات قرآن، امانات الهی دارید و بزرگ‌ترین مسئولیت‌ها در پاسداری از حیثیات مقدسه مسلمانان و شرف و عزت آنها و حراست از خون و مال و نفوس یک میلیارد و نیم و بیشتر انسان‌های موحد بر عهده شما می‌باشد؛ انسان‌های موحدی که کلمه توحید و توحید کلمه، آنها را در مصالح کلی و منافع و موجودیت و هویت اصلی مشترک نموده و مانند ید واحده در برابر خطرات و تلاش‌های استکباری قرار داده و همه به امت واحده و اخوت ایمانی افتخار دارند.

به شما عرض می‌کنم امروز ما مسلمانان به وحدت و همگامی و پشتیبانی از یکدیگر و صلح و اصلاح فی ما بین بیش از هر زمانی نیازمند می‌باشیم و ضعف مسلمانان در یک کشور ضعف همه مسلمین است. سازمان کنفرانس اسلامی مسئولیت‌های بزرگی را در خاموش کردن آتش فتنه‌ها و نا‌امنی‌ها عهده‌دار است و اگر کمترین کوتاهی داشته باشد خیانت به اسلام است.

سازمان نمی‌تواند از جوّ اسلام‌ستیزانه‌ای که در دنیا پیش آمده چشم بپوشد و اقدام مقتضی و جدی به عمل نیاورد، نباید اختلافات کمرشکنی را که در عالم اسلام بین مسلمانان به اسم اسلام است نادیده بگیرد. مسلمان کشی در پاکستان، افغانستان، عراق و در نقاط دیگر به دست خود مسلمانان آن هم به صورت‌های بسیار وحشتناک و غیر انسانی، اسلام و مسلمانی را از نظر مردم جهان زیر سؤال برده است. چهره‌ مسلمانان را چهره قساوت و بی‌رحمی و تروریسم نشان می‌دهند و به عکس آنچه پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله مخاطب به خطاب (و ما ارسلناک الا رحمة للعالمین) دعوتش را بر رحمانیت و رحیمیت استوار فرمود، بی‌باکی در قتل عام مسلمانان و مردم بی‌گناه و اطفال معصوم آن حقیقت را محجوب می‌کند.

ما از سازمان کنفرانس اسلامی سؤال می‌کنیم که در جنگ و برادرکشی در یمن چرا سکوت کرده و وارد عمل نمی‌شود؟

چرا حکومتی که بر پایه ظلم و قتل عام و سلب حقوق اولیه شهروندان عمل می‌کند و از زمین و هوا ملت بی‌دفاع خود را می‌کشد و مذهب ولایی آنها را که اصل و اساس قرآنی دارد و از عصر رسالت تا امروز در آنجا سابقه موجودیت دارد تحمل نمی‌کند و پیروان آنها را تار و مار و جمعی از آنان را به قتل می‌رساند، مورد بازخواست قرار نمی‌دهد؟ و اگر در مثل این فاجعه بزرگ اسلامی در یمن به وظیفه خود عمل نمی‌کند پس در کجا عمل می‌کند و اصلاً فلسفه پیدایش این سازمان و فایده آن چه می‌باشد؟

با کمال تأسف در این جنایات فجیع بعضی از کشورهای همسایه هم با آنها همیاری و همکاری می‌کنند.

اینجانب با محکوم کردن سکوت مجامع بین المللی به اصطلاح حقوق بشر که وابسته به استکبار و دشمنان اسلام هستند از سازمان کنفرانس اسلامی می‌خواهم سکوت خود را شکسته و مجدانه وارد عمل شده و جلوی ستم و تجاوز ارتش یمن به شیعیان مظلوم یمن را گرفته و به حکام یمن شدیداً اعتراض نموده و جنایات آنها را محکوم نماید.

و لا حول و لا قوة الله بالله العلی العظیم

و السلام علکیم و علی عباد الله الصالحین

22 ذی القعده 1430

لطف الله صافی

با اجازه برادران وهابي، محكوم مي‌كنيم!

اين روزها حالم اصلاً خوب نيست. نه به خاطر بيماري جسمي و يا شايد «آنفولانزاي نوع A» كه البته، شايد پس از بازگشت حجاج از "حج سعودي" اين هم به ليست بيماري هايم اضافه شود!مي خواهم با اجازه آقايان واضع خطوط قرمز! كمي پايم را از گليمم درازتر كرده و در اين اختصار، درد دلي با مخاطبين دلسوخته داشته باشم... اما شايد بپرسيد كه اين چه بيماري است كه باعث هذيان گويي حقير شده است؟تا اين لحظه تصاوير و فيلمهاي بسياري از طريق اينترنت به دستمان رسيده. تصاويري كه عمق روح و روان انسان را سوزانده و مي سوزاند...تصاوير دلخراش مردمان شيعه يمن (يكي از نزديكترين كشورها به بيت الله حرام ) آنهم در ماه حرام... تصاويري از جنايات وحشيانه رژيم سعودي در حق شيعيان مظلوم ترين شخص تاريخ، اميرالمومنين علي(عليه السلام).عمق حادثه آنچنان گسترده، و تصاوير چنان گويا و ناگوار، كه صلاح نديديم به جزء مواردي اندك اقدام به انتشار تصاوير كنيم و شايد صلاح بر اين بود كه حداقل (بر غم اين فاجعه) با شما شريك نباشيم... اي كاش...اين روزها جاي خالي مجاهدي چون «شهيد مطهري» قطعاً و يقيناً احساس مي شود. استاد مظلوم! اي كاش بودي... شما كه در مورد فلسطين چنين خطابهء تاريخي را در دل تاريخ حك كرديد:

"اگر پيغمبر اسلام زنده ميبود، امروز چه ميكرد؟ درباره چه مسئلهاي ميانديشيد؟ والله و بالله قسم ميخورم كه پيغمبر اكرم در قبر مقدسش امروز از يهود ميلرزد. اين يك مسئله دو دو تا چهار تاست. اگر كسي نگويد، گناه كرده است، من اگر نگويم و الله مرتكب گناه شدهام، هر خطيب و واعظي اگر نگويد، مرتكب گناه شده است. گذشته از جنبه اسلامي، فلسطين چهتاريخچهاي دارد؟ قضيه فلسطين مربوط به دولتي از دولت هاي اسلامي هم نيست، مربوط به يك ملت است، ملتي كه او را به زور از خانهاش بيرون كردهاند. تاريخچه فلسطين چيست؟

... والله و بالله ما در برابر اين قضيه مسئوليم. به خدا قسم مسئوليت داريم. به خدا قسم ما غافل هستيم. و الله قضيهاي كه دل پيغمبر اكرم را امروز خون كرده است، اين قضيه است. داستاني كه دل حسين بن علي را خون كرده... آن وقت، تلاش ما مسلمين در اين زمينه چه بوده است؟ به خدا خجالت دارد ما خودمان را مسلمان بدانيم، خودمان را شيعه علي بن ابي طالب بخوانيم. اصلاً من بايد بگويم، بعد از اين داستاني را كه ما از علي بن ابي طالب نقل ميكنيم، حرام است كه ديگر در منابر نقل كنيم كه روزي علي بن ابي طالب شنيد، دشمن به كشور اسلامي حمله كرده است؛ "و هذا اخو غامد و قد وردت خيله الانبار "، بعد فرمود شنيدهام زينب يك زن مسلمان يا زني را كه در حمايت مسلمانان است، گرفتهاند. شنيدهام دشمن، سرزمين مسلمين را غارت كرده است، مردانشان را كشته است، اسير كرده است، متعرض زنان آنها شده است، زيورها را از گوش و دست زنها جدا كرده است. بعد همين علي بن ابي طالب كه ما اظهار تشيع او را ميكنيم و نسبت به او حساسيت هاي بي معني و دروغين نشان ميدهيم فرمود: "فلو ان امرءا مسلما مات من بعد هذا اسفا ما كان به ملوما بل كان به عندي جديراً " اگر يك مرد مسلمان با شنيدن اين خبر دق كند و بميرد، سزاوار است و مورد ملامت نيست. (نهج البلاغه، خطبه. 272- سوره نساء، آيه. 953- سوره توبه، آيه. 204- اصول كافيج 2 ص. 164 (به جاي مسلما، رجلا آمده).

حال؛ افسوس كه امروز نيستي تا ببيني بر سر امت علي و فاطمه و حسين(عليهما سلام) چه مي آيد... و دريغ از منبري كه بر مصائب پيروان اهل بيت، كلامي از سر عزّت علوي (و نه مصلحت اموي) بر زبان جاري سازد...در پايان اين ياداشت، پيشنهادي از سر دلسوزي براي بزرگواران مصلحت انديش داريم. و آن اينكه؛

در ديپلماسي ترفند نانوشتهء عجيب و البته مرموزي به نام «سيلي مصلحتي» وجود دارد و آن بدين شكل است كه دو كشور مشترك المنافع (البته انشالله بايد يك روزي نقطه اشتراكمان را با وهابيون ملحد سعودي پيدا كنيم) در قضايايي همچون توهين به عقايد و... كه حساسيت اتباع يكي از دو كشور را بر مي انگيزد، به صورت مصلحتي و با توافق قبلي اقدام به عتاب و محكوم نمودن و احضار سفير و حركات نمايشي ديگري از اين باب مي كنند كه شايد بخشي از احساسات مردمي را فرو نشانند...امروز هم، با عمل به اين نسخه است كه آقايان با نهايت قدرت مي توانند بگويند:

با اجازه برادران وهابي، محكوم مي‌كنيم!

انشالله رجال سياسي چنين توافق مهمي را در دستور كار خويش قرار داده و حداقل بصورت بخش نامه به منابر و مجالس ارسال فرمايند... تا كه شايد اندكي از تالمات روحي شيعيان مظلوم اهل بيت(عليهما سلام) كاسته شود.و در حقيقت؛ شايد امروز (مصلحت) ايجاب كند كه بزرگان كشور به يك "محكوم مي‌كنيم" كليشه اي اكتفا كنند... و دم از اقتضاي زمان بزنند! وليكن براي عاشورايي بودن، براي كربلايي بودن و در يك كلام براي حسيني بودن هيچ اقتضايي را نمي‌توان ترسيم نمود...

محکومیت کشتار شیعیان یمن توسط رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح جمهوری اسلامی ایران

به گزارش سرويس سياسي برنا نقل از معاونت فرهنگي ستاد كل نيروهاي مسلح، سردار سرلشكر "سيدحسن فيروزآبادي" رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح، ضمن تسليت شهادت مسلمانان مظلوم صعده يمن به همه علماي اسلام و مسلمانان جهان، اظهار داشت: من يك دهه قبل به مسئولان و دلسوزان پاكستان هشدار دادم كه تقويت طالبان پاكستان را گرفتار خواهد كرد و امروز مصيبت عظيم كشتار مردم مسلمان پاكستان به دست تروريسم وهابي، ملت پاكستان را به عزا نشانده است.

وي در ادامه تصريح كرد: مسولان و دلسوزان جوامع عربي، به ويژه يمن و عربستان بايد بدانند، باز گذاشتن دست وهابيان در كشتار شيعيان در يمن تنها به اين كشور محدود نخواهد شد و مشابه آنچه در افغانستان و پاكستان رخ مي‌دهد، نخست بر سر حاميان تروريسم وهابي و پس از آن دير يا زود دامنگير همه مسلمانان جهان خواهد شد.

سردار فيروزآبادي در ادامه خاطرنشان كرد: دولت‌هاي انگليس و آمريكا تلاش دارند، مسلمانان را با يكديگر درگير كنند و لذا بر آحاد مسلمانان و به خصوص علما و بزرگان كشورهاي اسلامي است كه اجازه بروز ظهور اين شيطنت را به دشمنان قسم خورده اسلام ندهند.

رييس ستاد كل نيروهاي مسلح در پايان خاطرنشان كرد: اقدامات نظامي كه هم‌اكنون در منطقه صعده يمن، به يك رزمايش مقدماتي براي آمادگي‌هاي بيشتر جهت حمله به ساير مسلمانان تبديل شده است، فتنه بزرگي است كه خاموش كردن آن نياز به هوشمندي و سرعت عمل بسيار زيادي دارد و كشتار شيعيان يمن توسط عربستان سرآغاز تروريسم دولتي وهابي است كه بسيار براي اسلام و منطقه خطرناك است.

توهم آل سعود

پس از فروپاشی استعمار عثمانی و آخرین پایگاههای نظامی آن در شبه جزیره عرب و سپس سیطره استعمار انگلیس و فرانسه بر بسیاری از دول عربی، قراردادهای دو جانبه ای منعقد شد که به موجب آن نیروهای استعماری با ابقاء چند پایگاه نظامی، از داخل شهرها عقب می نشستند و این عملیات را «آزادی از یوغ استعمار و رسیدن به استقلال» می نامیدند. در این میان عراق تنها کشوری بود که توانست با انقلاب مسلحانه به رهبری عبدالکریم قاسم آخرین پایگاههای نظامی انگلیس را درهم کوبد.حکّام عرب تلاش کردند تا به ملّتهای خود حکومت ملّی و استقلال از غرب را القا نمایند، از این رو؛ توهم (رهبر امّت عربی) بر عقول منجمد اعراب سیطره نمود، اشخاصی چون؛ جمال عبد الناصر و نیز شخصیت جعلی تاریخ عربی یعنی صلاح الدین ایّوبی که پیوسته تفکر عربی سنّی از او به عنوان رهبری که توانست با قتل و کشتار در یک شب قاهره را از یک شهر شیعی به سنّی تبدیل کند، تصویری بدیع در ویترین افتخارات تاریخ عربی در اذهان حک نمود.جمال عبدالناصر با داشتن امتیازاتی همچون سخنرانی های آتشین و جذاب عوام پسند، در خود شایستگی ایفای نقش (رهبر امّت عربی) را متصور شده بود، هرچند که اجل مهلتش نداد تا این پروژه را به پایان رساند و با مرگش جایگاه وی به سبب نبودن شخصیتی که صفات او را داشته باشد، خالی ماند. چرا که اعراب به «ملک حسین» پادشاه اردن به مانند عروسکی نگاه می کردند که غرب هرگونه که می خواست او را می رقصاند، و «ملک فیصل» صحرا گرد که پای افزارهایش از چوب نی بود، از سیاست چیزی جز (حنای عرب) نمی دانست، و رئیس جمهور سلیمان فرنگی که بر قهوه خانه بزرگی به اسم لبنان تکیه زده بود که در هر جای آن هرزه های شرق و غرب جولان می دادند، و حکام مغرب عربی که اصلاً نمی فهمند در دول عربی چه می گذرد، چون اصلاً نمی توانند به زبان عربی صحبت کنند و حتّی وقتی برای حج می آیند با خود مترجمین عرب می آورند!فقط عراق ماند تا در نگاه غرب رهبری امّت عربی را بر عهده گیرد، مولود ناخلفی در عراق روی کار آمد و جنگ هشت ساله با ایران را به راه انداخت، جنگی که هیچ حاصلی برای عراق نداشت و در نهایت رؤیای حزب بعث نیز در رهبری عرب به افول گرایید.پس از مدتی اختیار امر بدست شخصیت متوهم دیگری افتاد که حتی برای ایفای یک سخنرانی یا عیادت از مریض در برابر دوربین های خبرنگاران اسباب خنده همگان را فراهم می کرد. او رئیس رژیم بنی سعود (عبد الله پسر عبدالعزیز) بود وی به ناصواب فکر می کرد که موفق می شود ملّت عربی را رهبری کند. از این رو؛ اولین دغدغه فکری اش، از سر راه برداشتن شیعه بود، شیعیانی که هدف حمله حکام عرب به شمار می روند، زیرا آنها با برخورداری از راه و منش اعتقادی استوار و شعائر دینی مرتبط با اهل بیت (علیهما السلام) لقمه گلوگیری برای جمیع حکام عرب و بیشتر ملل عربی معتقد به مذاهب چهارگانه می باشند و از این رو؛ آنان را مانع تحقق نقشه های توطئه آلود شان می دانند.عبد الله سعودی با یک گام اشتباه در زمانی نامناسب کار خود را شروع کرد، او فکر می کرد که با سرکوب شیعیان در عربستان و تحریک مردم دیگر کشورهای همفکر بر علیه شیعیان و قتل عام ملت عراق خواهد توانست بر تخت (رهبری امّت عربی) تکیه زند.امّا عبدالله سعودی با این اعمال در واقع برگه بازنده خود را رو کرد، همان برگه بازنده حاکم سابق عراق که کارش در نهایت به اعدام در زندانی که برای ارعاب شیعیان عراق بنا کرده بود، کشیده شد...اگر به اوضاع سعودی نگاهی بیندازیم مشاهده می کنیم که رژیم بنی سعود تلاش می کند تا با همدستی دو هم پیمان خویش در منطقه یعنی مصر و اردن جلوی گسترش روزافزون گرایش به تشیع در منطقه را بگیرد. مساله ای که خشم عرب سنی را بر می انگیزد حکومت سی ساله شیعیان در ایران است و نمی توانند تصور کنند که یک حکومت شیعی دیگر نیز در عراق روی کار بیاید.بر همین اساس، آنان برپایی نسل جدیدی از جوانان شیعه در القطیف و الاحساء در شرق عربستان را تحمل نمی کنند تا هر روز رجال قبیله بنی سعود را زهر ترس و هراس بچشانند و زمام امور را بدست گیرند و حکومت شیعی دیگری در منطقه الشرقیه عربستان پایه ریزی نمایند. امری که نشانه هایش از زمان سقوط نظام بعث در عراق آشکار شده بود و بسیاری از سیاسیون غربی به این مسأله اشاره کرده اند و نقشه این حکومت شیعی برای اولین بار در کتاب خاورمیانه جدید آمده و القطیف و الاحساء مساحت بزرگی را به عنوان یک دولت شیعی مستقل به خود اختصاص داده اند.توهم حکام عرب برای (رهبری امّت عربی) بر اساس سرکوبی شیعیان متمرکز شده است، بدین صورت که تا حدّ امکان آنان را در موضع ضعف قرار دهند تا نتوانند دولت مستقلی بنا نهند، و همین سیاست باعث شد که وقتی «حزب الله شیعه» در لبنان ماشین جنگی اسرائیل را شکست داد، بشدت غافلگیر شوند. و حال اینکه؛ حاکم ریاض چگونه می خواهد تا با میراثی از حیله و بازی های سیاسی، شایستگی نشستن بر منصب زعامت و رهبری امّت عربی را بدست آورد؟

به قلم: سید عامر الحسینی

ترجمه: سلام شیعه

اشك آیت‏الله جوادی آملی از ظلم جاهل وهابی در حق حضرت فاطمه کبری (س)

«حضرت آیت‏الله جوادی آملی» در درس تفسیر خود، به یكی از شبهات جدید وهابیت درباره مصائب حضرت فاطمه زهرا ـ علیها السلام ـ پرداختند، و بر مظلومیت ایشان اشك ریختند.به گزارش «سلام شیعه» به نقل از ابنا ـ درس تفسیر آیت‏الله جوادی آملی روز یكشنبه 12/7/1388 حال و هوایی دیگر داشت.ایشان كه در این درس به آیه 6 سوره مباركه مریم (یرِثُنی و یرِثُ من آل یعقوب) رسیده‏ بودند این آیه را یكی از پاسخ‏های حضرت زهرا ـ علیها السلام ـ به غاصبان فدك برشمردند و در ضمن آن، به شبهه‏ای قدیمی كه بتازگی درباره از سوی برخی وهابیون افراطی مطرح شده است پاسخ گفتند.اخیراً «عثمان الخمیس» روحانی بشدت افراطی وهابی، در برنامه خود در "شبكه ماهواره‏ای الصفا" به حدیث جعلی «نحن معاشر الانبیاء لانورّث ، ما تركناه صدقة» استناد كرده و فدك را حق حضرت فاطمه زهرا ـ علیها السلام ـ ندانست. وی در این برنامه‏ها به زعم خود تلاش كرد تا با دلایل متعدد ثابت كند كه منظور آیات قرآن از ارثی كه انبیاء باقی گذاشتند تنها "علم و نبوت" است.در پاسخ به این اظهارات بی‏پایه، مفسّر و متأله بزرگ معاصر، آیت‏الله عبدالله جوادی آملی با توضیح خطبه فدكیه حضرت زهرا و نیز وداع امیرالمؤمنین علی ـ علیهما السلام ـ با ایشان، به ایراد پاسخ پرداختند كه در ضمن آن بر مظلومیت آن حضرت اشك ریختند.

در بیانات ایشان آمده است:

نبوت ارثی نیست. «الله أعلم حیث یجعل رسالته»[1]. رسالت، نبوّت، امامت، اینها به عصمت برمی‏گردد، اینها ارثی نیست. این میراث كتاب ـ به معنای نبّوت ـ را ارث بردن نیست.كتاب را پیامبر به امت ارث می‏دهد. مثل این‏كه فرمود: «إنّی تاركٌ فیكم الثّقلین». از ارث به "تركه" و "ماتَرَك" یاد می‏كنند. در تعبیرات دینی، به "تركه" یاد شده است. ما هم تعبیر عرفی‏مان این است كه: تَرَكه میّت چیست؟ حضرت (ص) هم فرمود: «میراث من قرآن و عترت است؛ "إنّی تاركٌ فیكم الثَقَلَین"، این تریكه، این إرث در بین شما هست». به این معنا ، همه چیز برای همه امّت، چه ظالم، چه صالح، چه طالح ارث است....در مسأله ارث [ارث گذاشتن انبیاء در آیاتی مثل "یرثنی و یرث من آل یعقوب" و "ورث سلیمان داود"] اقوال متعدّدی است. گفته‏اند:

منظور از میراث، نبوّت است.منظور از میراث، علم و حكمت استمنظور از میراث، مال است.این اقوال سه‏گانه در قالب كتاب‏های تفسیری ـ مخصوصاً در جامع قُرطبی ـ آمده.

بررسی اقوال سه‏گانه :

 اول : منظور ، نبوّت نیست؛ برای این‏كه نبوّت امر ارثی نیست؛ بر اساس آیه‏ی «الله أعلمُ حیثُ یَجعَلُ رِسالَتَه» ارثی نیست. هیچكدام از انبیاء ، نبوّت را از نبی قبلی ارث نبردند. سلسله انبیاء ابراهیمی ـ علیهم ‏السلام ـ از وجود مبارك حضرت ابراهیم(ع) و انبیاء بعدی، این‏ها هر كدام بر اساس "اعطاء الهی" به نبوت رسیدند، نه این كه ارث برده باشند.

دوم : درباره علم و حكمت ـ كه [فرموده‏اند:] «العلماء ورثة الأنبیاء» ـ این سر جایش محفوظ است؛ كه اینها وارثان انبیاء هستند. برای این‏كه انبیاء معلم كتاب و حكمت‏اند و این‏ها هم علم و حكمت را از انبیاء به ارث می‏برند. این هم اختصاصی به هیچ پیغمبری ندارد.

سوم : می‏ماند مسأله مال. در جریان مسأله مال كه قول سوم است اختصاصی به ما شیعه‏ها ندارد، عده‏ای، هم از اهل سنت و هم از قدما و از اصحاب ـ مثل «ابن ‏عباس» و دیگران ـ این ارث را ارث مال دانسته‏اند. ما باید ببینیم كه این ارث، ارث مال است یا غیر مال:

روایتی را «مرحوم كلینی رضوان الله علیه» در كافی نقل می‏كند كه: انبیاء درهم و دینار را به ارث نمی‏گذارند، این‏ها علم را به ارث می‏گذارند. این روایت را كه مرحوم كلینی نقل كرد حق است. یعنی بنای انبیاء بر این نیست كه این‏ها مال جمع بكنند؛ مال را به دیگری منتقل بكنند؛ این‏ها نیست.

آنچه كه محور نزاع بین دو فرقه است آن ذیلی است كه جعل شده ؛ [یعنی] "ما تَرَكناه صدقة". این "ما تَرَكناه صدقة" را كه آن‏ها نقل كردند سند ندارد و جعلی است و در جوامع روایی معتبر نیامده و در كتاب شریف كافی هم نیست. آنها این را جعل كردند تا بگویند این "فدك" و امثال فدك صدقه است؛ وقتی صدقه عمومی شد به بیت‏المال می‏رسد؛ وقتی بیت‏المال شد به حاكم وقت منتقل می‏شود؛ و همین كار را هم كردند.

ما برای این‏كه ببینیم این روایت درست هست یا نه، اولاً در سند این روایت: متن این روایت به همین جمله ختم می‏شود كه مرحوم كافی در كلینی نقل كرده است كه «الانبیاء لا یوَرِّثون درهماً و لا دینارا». این ها علم را ارث می‏گذارند. آن «ما تَرَكناه صدقة» در جوامع روایی معتبر نیست. این یك.

و ثانیاً در حجیت روایت: چه معارض داشته باشد چه معارض نداشته باشد، اولاً و بالذّات باید بر كتاب خدا عرضه شود. این دو طایفه روایات است كه هر دو را مرحوم كلینی نقل كرد، بزرگان دیگر هم در جوامع روایی آورده‏اند:

...خدا غریق رحمت كند «علامه مجلسی رضوان الله تعالی علیه» را ؛ ایشان می‏فرمود: طبق همین روایت معلوم می‏شود كه چیزهایی را به نام پیغمبر جعل كرده‏اند. برای این‏كه این روایت «ستكثر عَلَیّ القالَة» [2] یا صادر شده و یا صادر نشده. اگر صادر شده و پیغمبر(ص) فرمود به نام من دروغ جعل می‏كنند معلوم می‏شود احادیث موضوع داریم. و اگر این روایت صادر نشده باشد همین دلیل بر جعل است، برای این‏كه همین را از پیغمبر(ص) نقل كردند. لذا ایشان فرمود: این روایت چه صادر شده باشد چه صادر نشده باشد مضمونش حق است. یعنی معلوم می‏شود كه به نام پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ احادیثی جعل می‏كنند.

پس هر روایتی چه معارض داشته باشد چه معارض نداشته باشد باید بر قرآن كریم عرضه شود. لذا اول ما باید خطوط كلی قرآن را ارزیابی كنیم، بعد روایت را بر قرآن عرضه كنیم.

...مهم‏تر از همه استدلال صدّیقه كبری ـ سلام ‏الله علیها ـ در حضور همه مهاجر و انصار با اطّلاع وجود مبارك امام زمانش یعنی علی بن ابی‏طالب ـ سلام الله علیه ـ است. حضرت باخبر بود كه وجود مبارك صدیقه كبری (س) چگونه دارند احتجاج می‏كنند. یكی از كسانی كه این خطبه را حفظ كرد و نقل كرد زینب كبری ـ سلام الله علیها ـ بود كه این خطبه را حفظ كرده بود و برای دیگران نقل كرد. یكی از روات این خطبه زینب كبری ـ سلام ‏الله ‏علیها ـ است.

الان شما ملاحظه بفرمایید این خطبه نورانی حضرت (س) از چند بخش تشكیل می‏شود و از چند جهت حضرت استدلال می‏كنند... بعد از حمد و ثنا و توحید الهی و وحی و نبوت و... به مسأله ارث می‏رسند كه خطاب به مهاجر و انصار ‏فرمود: «اَیُّهَا الْمُسْلِمُونَ! أَ اُغْلَبُ عَلى اِرثی؟ یا بن أبی‏قحافه! أفی كتاب الله ان ترث اباك و لا ارث أبی»؟ تو قرآن آمده كه تو ارث می‏بری ولی من از پدرم ارث نمی‏برم؟ «لقد جئت شیئاً فریا. أفعلى عمد تركتم كتاب الله و نبذتموه وراء ظهوركم؟ اذ یقول: "و ورث سلیمان داود"؟ و قال فیما اقتصّ من خبر یحیی بن زكریا اذ قال: «فهب لى من لدنك ولیا، یرثنی و یرث من آل یعقوب»؟ پس این آیاتی است مربوط به انبیاء كه ارث می‏برند.

و همچنین «و قال: "و اولوا الارحام بعضهم اولى ببعض فی كتاب الله"[6] و قال: "یوصیكم الله فی اولادكم للذكر مثل حظ الانثیین"[7] و قال: "ان ترك خیراً الوصیه للوالدین و الاقربین بالمعروف حقاً على المتقین"[8] و زعمتم أن لا حظوة لى و لا أرثُ من أبى؟! و لا رحم بیننا؟! أفخصّكم الله بآیة اخرج أبی منها»؟ یك آیه‏ی خاصی داریم یا دلیل مخصوصی داریم كه پدرم ارث نمی‏گذارد؟

بعد هم آن جمله جگر سوز را فرمود كه مسأله در و پیكر زدن با [مصیبت و دردناك بودنِ] این جمله اصلاً قابل قیاس نیست (تأثر و گریه استاد) ...

فرمود: شما هیچ دلیلی ندارید كه مرا از ارث، محروم كنید مگر اینكه بگویید معاذ الله ... نقل نكنم. [8[

خوب، بعد در جمله‏های بعدی خطبه را ادامه می‏دهند تا آنجا كه به مردم خطاب ‏كردند: «أَ اُهْضَمُ تُراثَ اَبی وَ اَنْتُمْ بِمَرْأىً مِنّی وَ مَسْمَعٍ وَ مُنتَدىً وَ مَجمَع» همه‏تان حاضرید می‏بینید كه ارث مرا دارند "هضم" می‏كنند.

شما در خطبه 202 نهج‏البلاغه می‏بینید وجود مبارك حضرت امیر (ع) وقتی می‏خواستند حضرت زهرا(س) را دفن كنند رو كرد به قبر مطهر پیغمبر (ص) و عرض كرد: «السلام علیك یا رسول الله عنی و عن ابنتك النازلة فی جوارك و سریعة اللحاق بك، قلّ یا رسول الله عن صفیّتك صبری ...» تا به این جمله كه: «و ستنبّئك ابنتك بتظافر امتك علی هضمها...» این هضم همان است كه در خطبه حضرت زهرا آمده ؛ «أَ اُهْضَمُ تُراثَ اَبی وَ اَنْتُمْ بِمَرْأى مِنّی » همه‏تان می‏بینید در روز روشن دارند ارث مرا می‏برند؟ اینجا هم حضرت فرمود: «ستنبّئك ابنتك بتظافر امتك علی هضمها ، فاحفها السؤال و استخبرها الحال...»

...بنابراین این تفسیر كه منظور از ارث، ارث مال است می‏شود محكَّم. عمومات و اطلاقات هم حاكم‏اند و دلیل خاص هم تأیید می‏كند و تفسیری كه از حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ شده است تبیین می‏كند.

پی‏نوشت‏ها :

1.سوره انعام ـ آیه 124 .

2.یا «ستكثر بعدی القالة علیّ» یعنی: « پیامبر اكرم ـ صلى الله علیه و سلم ـ فرمود: پس از من كسانی كه دروغ بر من می‌بندند فراوان خواهند شد».

3.سوره نساء ـ آیه 11 .

4.سوره نمل ـ آیه 16 .

5.سوره مریم ـ آیه‏های 5 و 6 .

6.سوره انفال ـ آیه 75.

7.سوره نساء ـ آیه 11 .

8.سوره بقره ـ آیه 180 .

9. آن جمله جگرسوز كه استاد نقل نكردند این است كه: «أم تقولون: إنّ اهل ملّتین لا یتوارثان؟! اولست انا و ابى من اهل ملة واحدة؟» یعنی «مگر اینكه بگویید من مسلمان و بر دین پدرم نیستم» معاذ الله.

مبارزه با شیعیان و گروه الحوثي واجب است

مفتي اعظم عربستان سعودي گفت همکاري ايراني‏ها با گروه الحوثي نوعي ظلم و دشمني است.

به گزارش خبرگزاری اهل‏بیت(ع) ـ ابنا ـ  به نوشته شماره امروز روزنامه الوطن چاپ عربستان در اينترنت، شيخ «عبدالعزيز آل الشيخ» مفتي اعظم عربستان سعودي به اين روزنامه گفت:
همکاري ايراني‏ها با گروه الحوثي همکاري در گناه و دشمني است. وي با بيان اين مطلب از ايراني‏ها خواست از اهل‏تسنن مقيم ايران در برابر ظلم و دشمني محافظت کنند.عبدالعزيز آل الشيخ مفتي اعظم عربستان سعودي در ادامه درباره گروه الحوثي گفت: "ما برحقيم و آنها باطل پس مبارزه با آنها واجب است."

دیدار صمیمانه شاه عربستان با رييس سيا

درحالی که سرکوب شیعیان یمن هم اکنون به یک تصفیه قومی تبدیل شده است که با حمایت و چراغ سبز برخی قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای درحال انجام است، پادشاه عربستان با مدیر سازمان سیا برای رای‌زنی بیشتر در این خصوص دیدار کرد.

به گزارش شبکه ایران به نقل از رادیو و تلویزیون رژیم صهیونیستی، "عبدالله بن عبدالعزیز " پادشاه عربستان شب گذشته با "لئون پانتا " رییس سیا و "میخائیل دیمتریف " یکی از مقامات نظامی روسیه دیدار کرد.اگرچه از جزئیات این دیداری مطالبی عنوان نشده است اما بنابراین گزارش،"مقرن بن عبدالعزیز " رییس اطلاعات عربستان سعودی نیز حضور داشته است.دیدار پادشاه عربستان با مقامات سیا درحالی صورت می‌گیرد که موج درگیری‌ها در یمن افزایش یافته است و شیعیان الحوثی زیرفشاربمباران‌های هوایی عربستان قرار گرفته‌اند و سعودی‌ها به طور آشکار وارد این درگیری شده‌اند.
گفتنی است، ریس جنبش مخالفان دولت یمن در آلمان در خصوص تحولات یمن گفته است: عربستان به دنبال اثبات وفاداری به آمریکا و تجزیه یمن است.ریاض حسین القاضی با اشاره به اینکه عربستان به دنبال انتقام گیری از مبارزان الحوثی است، گفت: دخالت عربستان سعودی در امور داخلی یمن به 70 یا 80 سال قبل بر می گردد که تلاش می کند برای رسیدن به اهداف خود از جمله صادرات نفت و پرورش تروریست در یمن به هر شکل ممکن صداهای مخالف خود را خاموش کند.آمریکایی ها از زمان بروز بحران جدید، سکوت معنا داری را پیشه کرده‌اند و امپراتوری آل سعود هم رسما به نفع دولت یمن وارد عمل شده و هم اکنون نیروهایی را برای یاری ارتش یمن درسرکوب شیعیان به منطقه گسیل داشته است.
با این حساب به نظر می‌رسد که صالح، سرکوب شیعیان یمن را که هم اکنون به یک تصفیه ی قومی تبدیل شده است با حمایت و چراغ سبز برخی قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای آغاز کرده است.

عربستان استراتژي خود درقبال حوثي‌ها را تغيير مي‌دهد

يك كارشناس مسايل استراتژيك اعلام كرد پس از شكست دو هفته‌اي عربستان از حوثي‌ها تغيير استراتژي مقابله با حوثي‌ها ضروري به نظر مي‌رسد.

به گزارش فارس، پايگاه خبري "الحرمين " از تغيير سياست عربستان در جنگ با جنبش الحوثي پس از آگاهي اين كشور بر قدرت اين جنبش خبر داد.
اين پايگاه به نقل از "سرتيپ جمال مظلوم " از دانشكده علوم استراتژيك اميرنايف آورده است: رياض به دنبال تعيين استراتژي جديدي در مبارزه با حوثي‌هاست چراكه به اين نتيجه رسيده است كه درباره ميزان امكانات و قدرت اين جنبش اشتباه مي‌كرده است.
وي مي‌افزايد: خبرهاي رسمي و غير رسمي مانند حملات توپخانه‌اي با كاتيوشا به پادگاني در منطقه جازان و يا وجود تونل‌هاي زيرزميني در مرز عربستان و يمن ضرورت تجديد نظر در استراتژي جنگي عربستان را حتمي جلوه مي‌دهد.
در همين حال "احمد سيف " از كارشناسان يمني مسايل استراتژيك حمله به پادگان جازان در 30 كيلومتري مرز يمن و عربستان را تصادفي خواند و گفت: يمن اكنون منتظر نتايج سفر منوچهر متكي وزير امور خارجه ايران به رياض است چراكه به نظر مي‌رسد اين جنگ به يك جنگ منطقه‌اي تبديل خواهد شد.
احمد سيف تاكيد كرد: ما نگران اين هستيم كه عربستان در دام حوثي‌ها گرفتار شود.
وي افزود: ما فكر مي‌كنيم بايد يك گروه مصري، سعودي، يمني به تهران سفر كرده و براي حل اين مساله چاره انديشي كنند چرا كه به نظر من راه حل نظامي كاركرد خود را از دست داده است.
اين درحالي است كه در دو روز گذشته يك هيات بلندپايه آمريكايي با ديدار از صنعا و رياض اوضاع را بررسي كردند.در اين باره يك ديپلمات يمني به نام "عبدالله عبدالكريم الدعيس " گفت: بين آمريكا، يمن و عربستان همكاري‌ها و هماهنگي‌هاي بسياري وجود دارد و اين هماهنگي‌ها بيشتر غير علني است. 

توزیع قرانهای تحریف شده توسط سفارت اسراییل درمصر

دکتر زغلول النجار رییس کمیته اعجاز علمی قرآن کریم وابسته به شورای عالی امور اسلامی مصر از اقدام جدید سفارت رژیم صهیونیستی در توزیع کتاب هایی  تحت نام " ذریه ابراهیم"  بصورت مجانی در خصوص تحریف ایات قران به نفع اسراییل در منازل مردم قاهره خبرداد.به گزارش خبرگزاری قدس (قدسنا) این کتاب که در آن به ایاتی از قران مجید اشاره شده است دارای مقدمه یی است که در ان به تاریخ حضور یهودیان در مصر اشاره شده است.زغلول که در جریان مراسم رونمایی کتاب جدیدش تحت نام " پیام من به امت" در سندیکای روزنامه نگاران مصر سخن می گفت با افشای این خبر گفت: در کتاب ذریه ابراهیم برخی ایات قرآن درباره مسلمانان تحریف شده است و کلمه مسلمین به بنی اسراییل تغییر یافته است.وی گفت: این اقدام سفارت اسراییل در مصر نوعی تلاش برای کسب همدردی و تایید مصری ها در خصوص دولت یهودی و مشروعیت آندسته اقداماتی است که علیه ملت فلسطین اعمال می کنند.
دکتر النجار تاکید کرد: این کتاب تالیف " اون وایرستون " و از انتشارات موسسه تفاهم بین المللی " هاربت روبرت " وابسته به کمیته یهودی- آمریکایی است.وی با اعلام اینکه از طریق یکی از همسایگان خود که این کتاب به درب منزل آنان ارسال شده بود از این اقدام باخبر شده است از بی خبری! وزارت اطلاعات و وزارت کشور مصر نسبت به اقدامات مخفیانه سفارت اسرائیل در قاهره و دیگر شهرهای مصر به شدت انتقاد کرد. 

يازدهمين مسجد شيعيان عربستان تعطيل شد

دولت عربستان سعودي در ادامه فشار بر شيعيان اين كشور دو مسجد ديگر شيعيان در شهر "قطيف " را تعطيل كرد و به اين ترتيب شمار مساجد تعطيل شده شيعيان به 11 عدد رسيد.

به گزارش فارس به نقل از پايگاه خبري "الراصد "، پليس با دستور امير منطقه "الشرقيه " و سپس يورش به منطقه "ام الجزم " و تخليه مساجد "فاطمه الزهرا " و "الباقر " آنها را بستند.اين حملات در هنگام نماز مغرب صورت گرفت و پليس اين دو مسجد را محاصره و هر دو را مهر و موم كرده و نسبت به بازگشايي مجدد آن هشدار داد.اهالي اين منطقه اعلام كردند در اعتراض به بستن اين مساجد در خيابان نماز خواهند خواند.نيروهاي امنيتي عربستان نيز اعلام كردند بسته شدن اين مساجد به دستور "محمد بن فهد " امير منطقه "الشرقيه " صورت گرفته است.با بسته شدن اين دو مسجد تعداد مساجد بسته شده در مناطق شيعه نشين به 11 مسجد رسيد.اين اقدامات عربستان در حالي صورت مي‌گيرد كه بزرگان شيعه عربستان به دنبال راه‌هايي براي برون‌رفت از بحران بسته شدن مساجد و ديدار با مسئولان سعودي هستند.اين در حالي است كه مقامات سعودي از ارائه هرگونه توضيح در اين رابطه و تبيين دلايل چنين اعمال محدوديت‌هايي خودداري مي‌كنند.به علت حكمراني تفكرات وهابي در عربستان، مدت‌ها است از ساخت مساجد جديد شيعي حتي در مناطق "احساء "، "قطيف " و "نجران " كه اكثريت اهالي آنها را شيعيان تشكيل مي‌دهند، جلوگيري مي‌شود.هم‌اكنون جمعيت عربستان 22 ميليون نفر است. طبق آخرين سرشماري‌، 10 تا 15 درصد جمعيت عربستان شيعه‌اند. بيشتر شيعيان در منطقه شرقي عربستان در حاشيه خليج فارس ـ از قطر تا نزديك كويت ـ ساكن هستند و نواري شيعه‌نشين را شكل داده‌اند كه شامل استان احساء تا قطيف مي‌شود.برخي شيعيان نيز در شهر مدينه منوره ساكن هستند و برخي هم در شهر مهم "جده " سكونت دارند. در منطقه "نجران " در جنوب عربستان و در مرز يمن نيز برخي شيعيان اثني‌عشري و اسماعيلي زندگي مي‌كنند. 

این اقدامات ضد شیعی علنی شده عربستان که با انفعال دولت دهم مواجه است درحالیست که وهابیون در زاهدان و برخی جزایر ایرانی و با مجوز مسئولین ایرانی مسجد و حضور فعال دارند.

جزئیات بیشتر از دستگیری قاتل حرفه‏ای شیعیان در پاکستان

به گزارش  ابنا، پلیس کویته از دستگیری «حافظ محمد عثمان» قاتل «حسین علی یوسفی» رییس حزب دموکراتیک هزاره، «سروان حسن علی» افسر پلیس، «مهندس اشرف چنگیزی» رییس بازرسان معدن، «سید طالب آقا» از مدافعین ولایت و امامت و چندین شیعه دیگر که در موج جدید کشتار شیعیان به شهادت رسیدند، خبر داد.حافظ محمد عثمان با نام مستعار «عباس محمد» از اعضای برجسته لشكرِ جهنگوی است. این لشکر، گروهکی مسلح است که مسؤولیت حمله به حسینیه‏ها، دانشجویان شیعه دانشکده افسری پلیس و چندین حمله تروریستی در کویته را به عهده گرفته است.به گفته پلیس، حافظ عثمان مسئولیت قتل حسین علی یوسفی و تمامی کشتارهای اخیر کویته را به عهده گرفته است. پلیس همچنین گفت: سلاح کلاشینکفی که در آخرین حمله به شیعیان بی‏گناه مورد استفاده قرار گرفته نیز از این فرد کشف شده است.بر اساس گزارش‏های واصله بیش از 300 نفر از شیعیان بی‏گناه از ابتدای سال 2009 در سراسر پاکستان به شهادت رسیده‏اند. موج شیعه کشی در کویته و شهرهای دیگر همچنان ادامه دارد و تاکنون پلیس و سازمان های امنیتی موفق یه کنترل آن نشده‏اند. برخی از شیعیان معتقدند ترور شخصیت‏ها و رهبران شیعه کار گروهی حرفه‏ای و جنایتکار است و دستگیری تنها یک نفر از آنان فقط یک نمایش غم انگیز است. بسیاری از کارشناسان مسائل پاکستان معتقدند که تروریست‏های ضد شیعی از پشتیبانی برخی سازمان های امنیتی و جاسوسی پاکستان برخوردارند و نشان‏دادن علامت پیروزی از سوی عباس محمد، در هنگام دستگیری نشان می‏دهد که وی به آینده سرنوشت و جان خود مطمئن است.در ژانویه سال گذشته نیز دو تروریست لشكرِجهنگوی به نام‏های «حافظ سیف الرحمان» و «شفیق الرحمان» که مسؤول حملات به دسته‏های عزاداری عاشورا 2004، حسینیه ها و دانشجویان شیعه بودند، از زندان باصطلاح ضد تروریستی کویته فرار کردند.

چتربازان اردني در مواجهه با حوثي‌ها شكست را پذیرفتند

كماندوهاي چترباز اردني براي بار دوم قصد ورود به منطقه "جبل الدخان " يمن را داشتند كه با مقاومت نيروهاي الحوثي شكست خوردند. به گزارش خبرگزاری اهل‏بیت(ع) ـ ابنا ـ پس از ورود عربستان و شكست نيروهايش در جنگ براي بازپس گيري "جبل الدخان " عليرغم حملات هوايي و توپخانه‌اي عليه جنبش الحوثي، اين كشور از اردن براي اين مساله كمك خواست. اين روزنامه نوشت: پس از كشته شدن "سعيد بن محمد العمري " فرمانده گروه چترباز عربستان و زخمي و اسير شدن تعدادي از سربازن اين گروه اين مسئله به كماندوهاي ويژه اردن سپرده شد.

 اين كماندوها كه به دستور عبدالله دوم پادشاه اردن هفته پيش عازم عربستان شده و در پادگان "تبوك " عربستان حاضر بودند توسط يك هواپيما بر فراز "جبل الدخان " هدايت شدند تا در عملياتي ويژه اين منطقه را بازپس گيرند كه با آتش شديد نيروهاي الحوثي مواجه شدند. هر چند اين روزنامه از ميزان خسارت‌ها و كشته شدگان اردني خبري نداده است اما اعلام كرد كماندوهاي چترباز اردني زير باراني از گلوله‌هاي حوثي‌ها به سمت نيروهاي سعودي فرار كردند. اردن، يمن و عربستان در درگيري‌هاي دو هفته‌اي اخير عليه گروه الحوثي اقدام مي‌كنند و شكست چتربازان اردني باعث بهت ارتش‌هاي اين سه كشور نسبت به قدرت جنبش الحوثي شده است.

گسترش شعله هاي جنگ، به يمن محدود نخواهد شد

رييس حزب "الحق" و رييس دوره اي احزاب "ديدار مشترک" در يمن با هشدار به عربستان سعودي در باره دخالت در امور داخلي يمن گفت: شعله ور کردن آتش در يمن بي شک نمي تواند فقط محدود به اين کشور شود. "حسن محمد زيد" از صنعا پايتخت يمن، با اشاره به مشارکت عربستان با دولت يمن در جنگ عليه الحوثي ها، اظهار داشت: حمله يک کشور به خاک کشور ديگر نقض حاکميت کشورهاست. وي افزود: اميدوار بوديم که عربستان با اقدامات ميانجيگرانه خود بخشي از راه حل باشد نه اينکه همانند وضعيت کنوني با مشارکت در جنگ عليه حوثي ها به مشکلي براي مردم يمن تبديل شود. محمد زيد تحولات استان "صعده" را با توجه به مداخله عربستان و همکاري عملي آن با ارتش يمن در جنگ عليه حوثي ها حساس خواهند. وي اظهار داشت: عربستان در جنگ مستمر عليه حوثي ها در شمال يمن از سال 2004 ميلادي به صورت عملي و آشکارا مشارکت داشته است. رييس حزب "الحق" و رييس دوره اي احزاب "ديدار مشترک" در يمن افزود: شهروندان، سربازان و خانواده هاي يمني که در شرايط ترس، آوارگي و تعقيب هواپيماها زندگي مي کنند؛ قرباني اين جنگ ناخواسته هستند. محمد زيد گفت: برخي از رسانه هاي نزديک به دستگاه دولتي يمن فاش کردند که هدف از به راه انداختن جنگ عليه حوثي ها درگير کردن کشورهاي ديگر در راستاي مشارکت آنان در اين جنگ بود و در ظاهر اين نقشه موفقيت آميز بوده است. وي افزود: برخي ها در دستگاه هاي دولتي يمن براي ايجاد اين بحران و تبديل يمن به کانون درگيري منطقه اي تلاش مي کنند.

آيا اين اطفال غرقه به خون، نظاميان الحوثي هستند؟!

به گزارش اسلام ناب دولت يمن به بهانه از بين بردن فتنه الحوثي به شمال يمن حمله مي كند و عربستان به بهانه كشته شدن دو نظامي اش در مرز يمن! هردو هم ادعا مي‏كنند با نظاميان الحوثي مي‏جنگندند. اما اين تصاوير تكان‏دهنده مطلب ديگري را ثابت مي‏كنند. هر چند رسانه‏هاي ما تاكنون به يمن بي‏تفاوت بوده‏اند و تنها 2،3 روزي است كمي از خواب بيدار شده اند؛ اما بايد يدانيم اين جنگ سابقه 5 ساله دارد كه از 3ماه پيش (آگوست2009) شديدتر شده و از هفته گذشته با ورود عربستان به اوج خود رسيده است. با ديدن اين تصاوير دلخراش شايد كمي به خود بياييم، البته این تصاویر بسیار دهشتناک است،















































































 

250 نماينده مجلس در بيانيه اي كشتار بي رحمانه مسلمانان يمن را محكوم كردند

250 نماينده مجلس در پايان جلسه علني مجلس با امضاي بيانيه اي كشتار بي رحمانه مسلمانان يمن توسط جنگنده هاي كشور عربستان را محكوم كردند.
متن بيانيه به شرح زير است:
در شرايطي كه رژيم صهيونيستي با پشتيباني قدرت هايي مانند آمريكا حقوق ملت فلسطين را پايمال مي كند و بر مال و جان مردم بي گناه و بي پناه فلسطين به ويژه زنان و كودكان غزه تعدي مي كند وظيفه همه مسلمانان آن است كه با وحدت و همبستگي در مقابل اين دشمن غدار ايستادگي كنند و نيروي خود را در دفاع از مظلومان امت اسلام به كار گيرند. آنچه مايه تعجب و تاسف بسيار است حوادث تلخ و نگران كننده اي است كه اين روزها بر جماعتي از مسلمانان در كشور يمن مي گذرد. كشتار مردم مظلوم يمن با جنگنده هاي كشور عربستان آن هم در ماه حرام و در ايامي كه همه مسلمانان در مراسم حج بايد نداي وحدت و توحيد كلمه سر دهند، عملي است كه جز به سود دشمنان اسلام نمي تواند باشد.
ما نمايندگان مجلس شوراي اسلامي كه امضاكننده اين بيانيه هستيم، با محكوم كردن كشتار بي رحمانه مسلمانان در يمن از همه مقامات و مسئولان دلسوز جهان اسلام و نيز تشكل ها و سازمان هاي اسلامي به ويژه سازمان كنفرانس اسلامي مي خواهيم همه ظرفيت و توان خود را براي متوقف ساختن اين فاجعه به كارگيرند و به اين كشتار بي رحمانه پايان دهند.

پرچمدار خراساني كيست؟‌

در روايات ظهور، به نهضت و حركت شخصي به نام خراساني برمي‌خوريم كه از ناحية شرق به ياري امام زمان(ع) برمي‌خيزد و سپاه وي فرمانده‌اي دارد. حال پرسش اين است كه پرچمدار و فرماندة سپاه خراساني كيست؛ در پاسخ  بايد بگوييم كه خروج سفياني در برخي روايات، از نشانه‌هاي ظهور خوانده شده است؛ در همان سالي كه سفياني قيام مي‌كند، سيّد خراساني از سمت مشرق قيام كرده، به سمت كوفه مي‌رود. در روايات، اين شخص به خوبي معرفي نشده؛ ولي ظاهراً پرچمدار حق است كه براي مبارزه با ظلم قيام مي‌كند.
نويسندة كتاب «عصر ظهور» در اين رابطه مي‌نويسند: «اندكي پيش از ظهور حضرت مهدي(ع) در ميان ايرانيان شخصي با عنوان سيّد خراساني ظاهر شده كه رهبري سياسي مردم را به عهده مي‌گيرد. شعيب بن صالح نيز پرچمداري را عهده‌دار مي‌شود. ايرانيان تحت رهبري اين دو تن، نقش مهمّي را در حركت ظهور آن حضرت ايفا مي‌كنند. سيّد خراساني و شعيب، جنگ را در مرزهاي ايران، تركيه و عراق هدايت مي‌كنند و نيروهاي مستقر در شام، خود را به پيش رانده و در همان زمان، از دو جناح عراق و شام آمادة پيشروي بزرگ به سوي فلسطين و قدس مي‌شوند».1

پرچم خراساني


از سخنان معصومان(ع) به دست مي‌آيد كه پرچم‌هاي متعدّدي از شرق يعني بلاد شرقي ايران تا سرحدّ چين قيام مي‌كنند كه ظاهراً محلّ اجتماع آنها خراسان است و خراساني نيز كه پرچم مستقلّي دارد با كمك آنان، حركت خود را آغاز مي‌نمايد، پرچم خراساني مهم‌ترين آن پرچم‌هاست. و به اين اعتبار از همة آنها به رايات شرقي تعبير شده كه داراي پرچم‌هاي سياه هستند.

نكتة ديگر اينكه در روايات به سه پرچم از خراسان اشاره شده است كه در سه مرتبه قيام مي‌كنند كه دو مورد از آنها تحقّق يافته؛ يكي «بيرق‌هاي سياه ابومسلم خراساني» كه براي تشكيل دولت بني‌العبّاس بوده است و دوم «پرچم مغول» كه از ناحية خراسان آمد و دولت بني‌العبّاس را بر هم زد، ليكن پرچم سوم باقي مانده و اوست كه متصّل به ظهور امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ خواهد بود و با سفياني خواهد جنگيد. حضرت باقر(ع) فرمودند: «آنگاه كه لشكر سفياني در كوفه مشغول قتل و غارت باشند، بيرق‌هايي از طرف خراسان برسند كه منزل‌ها را به سرعت طي كنند و با ايشان، چند نفر از اصحاب قائم ـ ارواحنا فداه ـ باشد». رسول خدا(ص) در روايتي اين‌گونه فرمودند: «خداوند براي ما اهل بيت آخرت را بر دنيا برگزيده است. همانا پس از من دودمانم آواره و مطرود واقع خواهند شد؛ تا آنگاه كه پرچم‌هاي سياه از سوي مشرق پديدار شود. پس آنان حق را طلب كنند ليكن به ايشان داده نشود، پس مي‌رزمند و پيروز مي‌شوند پس هر كس از شما و نسل شما ايشان را درك كرد بايد خود را به آنان رساند اگرچه بر روي يخ‌ها بخزد آنان امر را به مردي از خاندان من مي‌سپارند كه زمين را از عدل و داد لبريز مي‌سازد پس از آنكه از ظلم و جور مالامال شود. براساس رواياتي كه در منابع حديثي شيعه (مانند «غيبت» نعماني و طوسي) در خصوص اين شخص وارد شده است، احتمال دارد بتوان خراساني را ياور خراسانيان، رهبر آنان و فرماندة لشكر خراسان تفسير كرد. گاهي نيز از او تحت عنوان هاشمي ياد شده است. با اين حال در روايات، از پرچمدار سپاه ايران سخن به ميان آمده و آن شعيب بن صالح است.
اميرمؤمنان(ع) مي‌فرمايند: «سفياني و صاحبان پرچم‌هاي سياه با يكديگر روبرو مي‌شوند (احتمالاً سپاه سيّد خراساني يا سيّد هاشمي)؛ در حالي كه ميان آنان جواني از بني‌هاشم است كه در كف دست چپ او، خال سياهي است و در پيشاپيش لشكريان او، شخصي از قبيلة بني تميم به نام شعيب بن صالح قرار دارد».2
در روايات از عمّار ياسر نقل شده كه: «شعيب بن صالح، پرچمدار حضرت مهدي(ع) است».3 در منابع اهل سنّت نيز آمده است: «فرماندة لشكريان پيشرو حضرت مهدي(ع) مردي از قبيلة بني تميم است كه محاسن كمي دارد و او را شعيب بن صالح نامند».4
و نيز: «از خراسان سپاهي حركت مي‌كند كه كمربندهاي سياه و پيراهن سفيد پوشيده‌اند، جزو پيش‌قراولان سپاه، فرمانده‌اي است به نام شعيب بن صالح... آنان سپاهيان سفياني را شكست داده، گريزان مي‌كنند و در بيت‌المقدّس فرود مي‌آيند و زمينة ظهور حضرت مهدي(ع) را پايه‌ريزي مي‌كنند».5
به هر حال وجود سيّد خراساني را بپذيريم يا نه و اينكه او رهبر سپاهيان ايران است، در روايات از شعيب بن صالح تحت عنوان پرچمدار و پيش‌قراول سپاه ايران و از زمينه‌سازان حكومت جهاني حضرت مهدي(ع)، سخن به ميان آمده است كه احتمالاً مورد سؤال شما نيز همين شخص است.

شعيب بن صالح


شعيب بن صالح جواني است گندمگون، لاغر، با ريش كم‌پشت، صاحب بصيرت و يقين از اهالي ري كه اندكي پيش از ظهور حضرت در ميان ايرانيان، ظاهر شده و نقش رهبر نظامي را در حركت ظهور آن حضرت، ايفا مي‌كند. او مردي است شكست‌ناپذير، اگر كوه در مقابلش بايستد آن را منهدم كرده و عبور مي‌كند. وي به همراه سيّد خراساني كه رهبري سياسي ايرانيان را به عهده دارد، پرچم اسلام را به حضرت مهدي(ع) مي‌سپارند و با نيروهاي خود در نهضت آن حضرت شركت مي‌كنند. خراساني و شعيب در زمره ياران خاصّ آن حضرت قرار مي‌گيرند و شعيب بن صالح به فرماندهي كلّ نيروهاي حضرت مهدي(ع) منصوب مي‌گردد.
البتّه احتمال دارد كه جهت حفظ و ايمني، نام او مستعار باشد تا وعدة الهي محقّق شود. همچنين امكان دارد كه نام او و نام پدرش مشابه شعيب و صالح يا به معناي اين دو باشد.
برخي روايات وي را اهل سمرقند مي‌داند، امّا بيشتر روايات مي‌گويد كه او اهل ري است و با قبيلة بني‌تميم نسبتي دارد و اينكه از يكي از بخش‌هاي بني‌تميم ـ به نام محروم ـ مي‌باشد و اينكه وي غلامي از بني‌تميم است.6 روايتي كه مي‌گويد فاصلة ميان خروج شعيب و سپردن زمام امور را به مهدي(ع) 72 ماه است را مي‌توان حكم به صحّت آن نمود كه در اين صورت، ظاهر شدن خراساني و شعيب، شش سال قبل از ظهور حضرت مهدي(ع) خواهد بود.7


براي مطالعه در اين زمينه مي‌توانيد به منابع زير رجوع كنيد:
1. چشم‌اندازي به حكومت مهدي، نوشتة نجم‌الدّين خراساني،
2. تحليل تاريخي نشانه‌هاي ظهور، نوشتة مصطفي صادقي.

ماهنامه موعود شماره 105

پي‌نوشت‌ها:

1. كوراني، عصر ظهور، ص 270.
2. ابن حماد، فتن، ص 86.
3. ابن طاووس، ملاحم، ص 53.
4. شبلنجي، نور الابصار، ص 138.
5. ابن حماد، همان، ص 84 و عقد الدرر، ص 125.
6. كوراني، همان، صص 24 و 32 و 271.
7. همان.

پیشگوییهای محقق شده

ائمه ی معصومین ( علیهم السلام) در طول تاریخ امامتشان، همواره در فکر مردم آخر الزمان و سردرگمی آنان در دوران غیبت آخرین حجت الهی ( عجل الله تعالی فرجه) بوده اند، به همین دلیل رخدادهایی را که در آینده محقق می شد و خبر از نزدیکی روز ظهور می داد، در روایات بسیاری آورده اند. برخی از این نشانه ها محقق شده و برخی هنوز محقق نشده اند. لازم به ذکر است که ممکن است در اثر لطف خداوند و در اثر دعا و اعمال نیک مردم برخی از این اتفاقات که گاهی شوم و ناخوشایندند، محقق نشوند.در هر حال همان طور که گفتیم برخی از این نشانه های توسط علما و دانشمندان علوم مهدوی با وقایع گذشته و حال تطبیق داده شده و آشکار شده است که برخی از این نشانه ها محقق شده اند. این نشانه های محقق شده را بطور مختصر برایتان ذکر می کنیم:

1.انحراف و فساد بنی عباس:

پیامبر اکرم (ص) به عباس عموی خود فرمودند:
«یا عباس! وای بر فرزندان من از دست فرزندان تو و وای بر فرزندان تو از فرزندان من»

عباس گفت:
«یا رسول الله! آیا دستور می دهید از زنان کناره گیری کنم [ تا فرزندی نداشته باشم]؟»

حضرت فرمودند:

« علم خداوند انجام گرفته است و قابل تغییر نیست، و انجام و تحقق امور به دست اوست و فرزندانم به این امر مبتلا خواهند بود.» (1)

همچنین امام باقر ( علیه السلام) ضمن پیش بینی تاریخ، می فرمایند:
« ...سپس بنی عباس به سلطنت می رسند و همواره در عیش و نشاط حکومت، و وفور خوشی ها خواهند بود، تا این که در میان آنها اختلاف می افتد و پس از آن دچار اختلاف شده حکومت را از کف می دهند.» (2)

امام باقر ( علیه السلام) 18 سال پیش از زوال بنی امیه و به قدرت رسیدن بنی عباس به شهادت رسیدند.  (3)

2.اختلاف اهل مشرق و مغرب:
 امام باقر ( علیه السلام) درباره ي وقوع اختلاف ميان شرق و غرب مي فرمايند:

«و اهل مشرق و مغرب دچار اختلاف مي شوند.»

امام باقر ( علیه السلام) مي فرمايند:
«... وقتي بني اميه دچار اختلاف شوند و حكومتشان از دست برود سپس بني عباس به سلطنت برسند، بهار حكومت و وفور عيش آنها دايمي نخواهد ماند و در بين آنها اختلاف مي افتد، و پس ازاين تفرقه، حكومتشان بر باد مي رود، و اهل مشرق و مغرب با هم دچار اختلاف مي شوند ... آري حتي اهل قبله هم [ چنين خواهد شد] همواره مردم در سختي شديدي به خاطر ترسي كه بر آنها مي گذرد، مي مانند تا اين كه منادي از آسمان ندا دهد، پس وقتي ندا داد، « النفير! النفير!» ( كوچ كنيد، كوچ كنيد» . به خدا قسم گويي كه به او مي نگرم كه در ميان ركن و مقام با مردم بيعت مي كند...» (4)

3.انحراف جامعه ي اسلامي:
پيامبر اكرم ( صلي الله عليه و آله) در روایتی که ابن عباس نقل می کند، مي فرمايند:

« كافران، فرمانرواي مردم، و فاجران، سرپرست مي شوند و ظالمان هم آنان را ياري مي كنند و فاسقان هم مشاوران آنها مي شوند، در چنين زماني سه خسف ( فرو رفتن و بلعيده شدن توسط زمين) پيش مي آيد: در مشرق، مغرب، و جزيره العرب، بصره را هم يكي از نوادگان تو كه زنگي ها از او پيروي مي كنند خراب مي كند.» (5)

و در حديث ديگري مي فرمايند:

« ... و پس از رهبراني خواهند آمد كه به هدايت من هدايت نگردند، ( از مسير هدايت من پيروي نمي كنند) و به سنت من رفتار نمي كنند، از ميان آنها مرداني قيام خواهند كرد كه قلبهايش قلب شيطان است در كالبد انسان.» (6)

4.شورش صاحب الزنج:
صاحب الزنج فردی بود که در سال 255 ق . ( همزمان با میلاد حضرت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه)) قیام کرد. نامش علی بن محمد بود و علی رغم اینکه از حیث اعتقادات و تفکرات با اهل بیت ( علیهم السلام) اختلاف داشت، گمان می برد از علویان است. طی مدت 15 سال در جامعه چنان فسادی راه انداخت که نهایتاً در سال 270 ه. ق. دستش به قتل عام مردم آلوده شد.

او علاوه بر اینکه بر علوی بودن خود تاکید داشت، به بندگان و غلامان و به طور اساسی به طبقه ی زحمت کش جامعه نظر داشت و در شورش از آنها کمک می گرفت. به همین خاطر به او « صاحب الزنج» ( یعنی صاحب رنگین پوستان) می گفتند. او فساد زیادی در جامعه ی اسلامی به راه انداخت و دولت عباسی را به زحمت انداخت و ساکنان بصره و دیگر شهرها را با غارت و چپاول تحت فشار قرار داد.

همان طور که در حدیث پیش که از ابن عباس نقل شده بود آوردیم، این موضوع نیز از پیشگویی های ائمه ی هدی بود.

5.ظهور علم در شهر قم:
از امام صادق ( علیه السلام) روایت شده که فرمود:

«کوفه از حضور مومنین خالی خواهد شد و علم از آن رخت برخواهد بست، همانند ماری که به لانه ی خویش خزیده باشد، سپس در شهری که به آن قم می گویند، نمایان می شود، و آنجا معدن علم و فضل می گردد. به طوری که هیچ مستضعفی از لحاظ دینی روی زمین باقی نمی ماند. حتی عروسان حجله نشین.» (7)

اهمیت این پیش بینی زمانی روشن می گردد که بدانیم در زمانی که امام صادق ( علیه السلام) این حدیث را فرمودند، قم به صورتی که امروز هست نبود، بلکه هنوز ساکنان آن بت پرست و آتش پرست بودند و بعد از گذشت هزار و دویست سال این شهر مرکز مطالعه و علم شیعه گشت.

پي نوشت:

1.بشاره الاسلام، ص 11، به نقل از شش ماه پایانی، ص 38
2.الغیبه نعمانی، ص 175، به نقل از شش ماه پایانی، ص 39
3.همان
4.همان
5.بشارة الاسلام، ص 5، به نقل از شش ماه پاياني، ص 42
6.تاريخ غيبة الكبري، ص 450، به نقل از شش ماه پاياني، ص 42
7.منتخب الاثر، ص 443؛ امینی، ابراهیم، حوارات حول المنقذ ( دادگستر جهان)، ص 296؛ به نقل از شش ماه پاياني، صص 44 و 45

آيت‌الله العظمي نوري همداني: فقط امام زمان(عج) مي‌تواند عدالت را در جهان برقرار كند

هفدهم مرداد ۱۳۸۸

به گزارش روابط عمومي مسجد مقدس جمكران، آيت‌الله‌العظمي حسين نوري همداني پنجشنبه شب در جمع زائران مسجد مقدس جمكران ضمن تبريك به مناسبت فرارسيدن ميلاد حضرت ولي عصر(عج) در سخناني اظهار داشت: مسجد مقدس جمكران داراي ويژگي‌هاي خاصي است و علما و مراجع تقليد در گذشته اين محل را پناهگاه خود مي‌دانستند و هر مشكلي كه براي آنها اتفاق مي‌افتاد آن را در اين محل با امام زمان(عج) مطرح مي‌كردند.وي با اشاره به حضور ميليوني زائران در مسجد مقدس جمكران تصريح كرد: حضور ميليوني زائران در اين مسجد گواه اين مسئله است و مسجد مقدس جمكران مامن و ميعادگاه عاشقان حضرت ولي عصر(عج) است.اين مرجع تقليد با بيان اين اينكه مسئله امامت در اسلام بسيار مهم است،خاطرنشان كرد: يكي از موضوعات مهمي كه در ارتباط با ائمه اطهار(ع) بايد بدانيم اين است كه آنها واسطه خير هستند، تمام نعمت‌هايي كه خداوند امروز به ما عطا مي‌كند به‌واسطه وجود حضرت مهدي(عج) است.وي در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به ويژگي‌هاي حضرت مهدي(عج) بيان داشت: خداوند ويژگي‌هاي برجسته‌اي به حضرت مهدي(عج) داده است كه به هيچ‌ يك از امامان معصوم(ع) عطا نكرده است. تمام صفات پيغمبران از حضرت نوح تا حضرت محمد(ص) در حضرت مهدي(عج) جمع شده است.آيت‌الله العظمي نوري همداني با بيان اينكه مسئوليت شيعيان در زمان غيبت حضرت ولي عصر(عج) بسيار سنگين است، اظهار داشت: يكي از مهم‌ترين وظايف شيعيان آمادگي در برابر دشمنان اسلام است، ما بايد در برابر مسائلي كه در دنيا پيش‌آمده آمادگي خود را حفظ كنيم.وي در ادامه با بيان اينكه امروز به بركت انقلاب اسلامي مردم ايران در برابر دشمنان آمادگي كامل دارند، خاطرنشان كرد: امروز دشمنان پس از انتخابات و حضور 40 ميليوني مردم در انتخابات شانتاژ‌هاي تبليغاتي بسياري انجام دادند و توطئه‌هاي بسياري را طراحي كردند كه با مقاومت و هوشياري مردم و مسئولان آنها شكست خورده‌اند.استاد حوزه علميه قم ادامه داد: اگر آمادگي جوانان، صنايع دفاعي و مردم ايران نبود آمريكا قبل از حمله به عراق و افغانستان به ايران حمله مي‌كرد.

آخرین وضعیت جبهه های جنگ در استان صعده

پرده ها کنار رفته و کارد شیعیان به استخوان وهابیت رسیده است. مفتی های وهابی عربستان، فتوای جهاد علیه شیعیان صعده را صادر کرده اند. از طرفی، علما و مراجع بزرگوار شیعه با صدور بیانیه های شجاعانه، جنایات ارتش عربستان سعودی و یمن را محکوم نموده اند. اینک جنگ صعده ابعاد تازه ای پیدا کرده است.

رزمندگان جنبش الحوثی همچنان در خطوط نبرد، کنترل میدان را در اختیار دارند. تمامی حملات ارتش یمن و اخیرا ارتش سعودی با شکست مواجه شده است. چهار محور اصلی جنگ، صحنه مقاومت سرسختانه مردان خداست:

۱- محور حرف سفیان (ورودی جنوبی استان صعده)، ۲- محور الملاحیط (ورودی غربی استان صعده)، ۳- محور کتاف (ورودی شرقی استان صعده)، ۴- محیط پیرامون شهر صعده

ارتش یمن و ارتش سعودی برای جبران شکستهای خود در زمین، به بمبارانهای هوایی و آتش توپخانه روی آورده اند. در این جنگ، بیش از پنجاه پادگان و مرکز نظامی به تصرف یاران الحوثی درآمده و غنایم بسیاری را بدست آورده اند که توان مقاومت آنان را برای سالها حفظ خواهد کرد. حتی از ارتش سعودی هم غنیمت گرفته اند. (فیلم: غنایم جنگی بدست آمده از ارتش سعودی)

آوارگان در وضعیت بحرانی بسر می برند. مردم بی پناه، برای در امان ماندن از بمبارانها، به کوهستانها پناه برده اند. فصل سرما در پیش است و جبال سر به فلک کشیده صعده که همیشه با مردم بی پناه مهربانی بوده، عرصه را بر متجاوزان سخت خواهد کرد چون هر سال با شروع فصل سرما، علی عبدالله صالح جنگ را متوقف می کند. دارو و مواد غذایی و مایحتاج اولیه زندگی، کمیاب شده است. خطوط تلفن ثابت و موبایل از ابتدای جنگ قطع بوده و ورود خبرنگاران داخلی و خارجی به استان صعده ممنوع است.

به گزارش دفتر عبدالملک الحوثی، روز سه شنبه ۲۶ آبان ۱۳۸۸ ارتش سعودی حدود چهل فروند موشک، بسوی مناطق شیعیان در استان صعده شلیک کرد. همچنین مناطق مرزی الملاحیط، شدا و رازح (واقع در غرب استان صعده) در پنج نوبت مورد هجوم بمباران هوایی قرار گرفته است. جبهه المقاش (واقع در غرب شهر صعده) به شدت بمباران شده، اما در محورهای نبرد، هیچگونه درگیری گزارش نشده و فقط گلوله باران عادی در جریان بوده است.

باشگاه جهاني خنده؛ شعبه تهران

باشگاه جهاني خنده 14 سال پيش در هندوستان افتتاح شده و حالا در ايران فعال است.
«تهران امروز» در گزارشي نوشت:

خنده گم شده و در عوض اضطراب و نگراني به جزء جدايي‌ناپذير زندگي ما بدل شده است. البته مهجور بودن خنده در ايران ريشه تاريخي هم دارد. در ادبيات ما آنقدر که ادبيات و جمله‌هاي حزن‌آلود رونق دارد ادبيات خنده‌آور وجود ندارد هر چه هم هست در زيرمجموعه طنز و فکاهي و از باب تبسمي کوتاه است. حالادر عصر شهرنشيني خنده کيمياست. تعارف نيست اگر بگويم بسياري از شهرنشينان به نوعي از افسردگي و بيماري رواني مبتلايند و البته خوب است بدانيد خنده جدي‌ترين درمان اين بيماري‌هاست اما در اين روزگار حتي براي پيگيري يک لبخند ساده هم بايد به روش‌هاي جديد متوسل شد. خنده هم نياز به کلاس آموزشي و دروس تقويتي دارد. اگر نگاهي به صفحات نيازمندي‌هاي روزنامه‌ها بيندازيد حتما چند نمونه از اين کلاس‌ها را مي‌بينيد. البته ايده آغاز به كار اين كلاس‌ها هم حکايت خنده‌داري است.

بي‌خوابي آقاي دکتر

«مادان کاتاريا» يک پزشک هندي است که در يکي از شب‌هاي ماه مارس سال 1995 بايد يک مقاله درباره تاثير خنده در درمان بيماران مي‌نوشت. او آن شب به‌خاطر سردرد شديد کلافه بود و نمي‌توانست مقاله خود را براي آن مجله پزشکي تكميل كند.آن شب به صبح نرسيد که ايده راه‌اندازي يک مرکز عمومي براي خنده به ذهن دکتر کاتاريا رسيد. اين دکتر هندي صبح همان روز ايده تاسيس اين مرکز را براي مردمي که مي‌خواستند در پارک ورزش کنند بازگو کرد. اکثر مردم گمان مي‌کردند که دکتر آنها را دست انداخته يا مي‌خواهد از آن تصويربرداري کند و در برنامه‌هاي طنز تلويزيوني پخش کند. پنج نفر اما حاضر شدند با دکتر کاتاريا بخندند. كاتاريا هر چند نتوانست مقاله‌اش براي مجله «پزشک من» را به اتمام برساند اما اولين باشگاه خنده را در محله «لوخاندوالا»ي بمبئي تاسيس کرد.

شليك جهاني خنده

آوازه باشگاه خنده دکتر کاتاريا به سرعت در دنيا پيچيد و اين دکتر هندي هر روز هزاران اي ميل دريافت مي‌کرد كه در آنها مردم از او مي‌خواستند نزد آنها برود و باشگاه خنده را در شهر و محله آنها راه‌اندازي کند. کاتاريا خيلي سريع توانست مزاياي چنين فعاليتي را براي همگان علني کند. در يک دوره کوتاه زماني تمام افرادي که با دکتر کاتاريا هر روز چند دقيقه‌اي بي‌بهانه مي‌خنديدند شهادت مي‌دادند که بعد از آشنايي با دکتر مشکلات روحي‌شان کاهش پيدا کرده و هر روز با انرژي و نشاط کامل از خواب بيدار مي‌شوند. يک نظرسنجي در همان روزها نشان داد که اين روش درماني باعث شده افرادي که در سر کار حاضر مي‌شوند راندمان کاري بالاتري داشته باشند و اينگونه حالا باشگاه خنده دکتر کاتاريا 2500 شعبه در کشورهايي مثل استراليا، آمريکا، آلمان، سوئد، دانمارک، ايتاليا، نروژ، امارات، سنگاپور و مالزي دارد.

سهم ايراني لبخند

شعبه ايراني باشگاه خنده چند سالي است كه فعال شده است. «مجيد پزشکي» هشت سال پيش با باشگاه خنده و دکتر کاتاريا آشنا شد. او سراغ دکتر کاتاريا رفت و در کلاس‌هاي آموزشي او شرکت کرد. او بعد از اينکه توانست مراحل مختلف آموزش را سپري کند به ايران بازگشت تا باشگاه خنده، شعبه ايراني هم داشته باشد. پزشکي نماينده رسمي باشگاه خنده در ايران است و سه سال پيش بالاخره اولين کلاس عمومي خنده درماني به شيوه بين‌المللي باشگاه خنده را در ايران برگزار كرد. او براي برگزاري چنين کلاسي براي ايراني‌هاي کم حوصله و گاهي بدبين تلاش زيادي کرد و البته زحمات زيادي كشيد تا بتواند محل دائمي باشگاه خنده را راه اندازي کند اما بعد از مدت‌ها پيگيري و البته با بن بست مواجه شدن اجراي ايده‌هايش، قيد ماجرا را زد تا اينكه حالا بعد از مدت‌ها يك گروه ديگر باشگاه خنده را به مرحله اجرا نزديك كنند.

خنده تهراني

در آبان سال گذشته با حمایت سازمان فرهنگي - هنري شهرداري تهران،باشگاه خنده تهران در قالب یکی از طرح‌های موفق بهداشت روانی در دنیا با نظارت فرهنگسرای سلامت، به‌صورت آزمایشی در پنج فرهنگسرای تهران فعالیت خود را آغاز كرد. طی دو ماه 5888 نفر از تمرینات این باشگاه بدون هیچگونه مشکلی استفاده كردند ولي ادامه برگزاري كلاس‌ها به‌خاطر ايام محرم و صفر و روزهاي پاياني سال متوقف شد.اكنون دوباره باشگاه خنده در دو فرهنگسراي ملل و بانو به‌صورت هفتگي پذيراي شهرونداني است كه خنده را گم كرده‌اند. قرار است اين باشگاه در ساير فرهنگسراهاي تهران، خانه سالمندان، مراکز درمانی، آسایشگاها و زندان‌هاي سطح شهر فعال شود اما فعلا ماجراي عضويت در تيم خنده را بايد در فرهنگسرای سرو دنبال كرد. برنامه‌هاي باشگاه خنده تهران به صورت هفتگی و با هدف زدودن فضای افسرده و پراسترس شهری، شادزیستن و دیگران را شاد کردن، همه‌گیر کردن خنده و رواج خنديدن‌هاي دسته جمعي اجرا مي‌شود.همچنین برپايي کافه خنده،برگزاري تورهای ورزشی و تفریحی و البته برگزاری همایش‌های ماهیانه خنده از دیگر برنامه‌های اين باشگاه است. اگر شما هم علاقه‌منديد در اين باشگاه كه هوادارانش روي خنديدن تعصب دارند، عضو شويد روزهای پنج شنبه به فرهنگسرای سرو در خیابان ولی عصر، بالاتر از بوستان ساعی مراجعه كنيد.

متکی:مبادله اورانیوم فقط در خاک ایران

وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران امروز پیش از ترک مانیل، با بیان اینکه تهران پیشنهاد آژانس را بررسی کرده، بار دیگر تاکید کرد ما خواستار مبادله اورانیوم در خاک خود هستیم.به گزارش خبرنگار اعزامی مهر به مانیل، منوچهر متکی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران امروز پیش از ترک پایتخت فیلیپین در کنفرانس مطبوعاتی از امکان افزایش سطح مبادلات تجاری میان دو کشور تا سطح یک میلیارد دلار خبر داد.متکی همچنین در پاسخ به پرسشی درباره پیشنهاد آژانس بین المللی انرژی اتمی درباره مبادله اورانیوم اظهار داشت : ایران پیشنهاد آژانس را بررسی کرده و خواستار مبادله اورانیوم در خاک خود است.
وی افزود: هم اکنون سه راه برای تامین سوخت راکتور تحقیقاتی تهران وجود دارد : 1- ارتقای غنی سازی اورانیوم در ایران از 3 درصد به 20 درصد 2- خرید سوخت 20 درصدی از کشورهای دیگر 3- قبول پیشنهاد آژانس
متکی درباره موضع ایران گفت : ما هم ا کنون سوخت سه ونیم درصدی داریم و طرف مقابل ما نیز سوخت بیست درصدی در اختیار دارد، باید از آنها پرسید که چرا برای مبادله همزمان مشکل دارند؟

خون ترکمنچاي در رگهاي روسها

روزنامه رسالت در سرمقاله امروز خود به قلم دکتر حشمت الله فلاحت پيشه نوشت:

«از روسيه به عنوان شريک راهبردي» تا «مرگ بر روسيه» نوسان در رفتار سياسي روسها، نقطه نظرات متفاوتي را ميان سياسيون ايراني شکل داده است. به اعتقاد نگارنده، هيچ کدام از دو نگرش فوق نمي‌تواند تمام جوانب روابط پيچيده روسيه با ايران را در برگيرد. لذا بدون اينکه با مرگ بر روسيه موافق باشم يا آرمانگرايانه آن را شريک راهبردي ايران بدانم، معتقدم موضوع روسيه نيازمند يک نقد جدي است. آنها در معادلات خود با آمريکا، ايران را خاکريزي مي‌دانند، که دست به دست شدن آن در يک بازي تاکتيکي، توجيه راهبردي دارد. سياستي يادآور سياست خارجي تزاري که با جداسازي بخش‌هاي عمده‌اي از خاک ايران و تباني‌هاي متعدد با قدرتهاي غربي وقت، برگه‌هايي سياه از تاريخ ايران را رقم زد. اتفاق امروز اين است که روسيه بلافاصله پس از ديدار «مدودف» و «اوباما» اعلام کرد به دلايل فني نمي‌تواند نيروگاه هسته‌اي بوشهر را راه‌اندازي مي‌کند. طبق آخرين قول قطعي ! روسها قرار بود با ورود آخرين محموله سوخت هسته‌اي به بوشهر، نيروگاه تا پايان سال ميلادي جاري تکميل و تحويل شود. اما گويا امسال نيز تفاوتي با وعده سال1999 ميلادي ندارد. قرار بود سال پيش نيروگاه بوشهر تحويل ايران شود. عدم تحويل موشکهاي اس300 نيز ماجرايي مشابه دارد. البته ايراد فني نيز بهانه قابل قبولي نيست. ايراني‌ها که اکنون به همت جوانان دانشمند خويش در زمره کشورهاي داراي فناوري و علم هسته‌اي قرار گرفته‌اند، به خوبي مي‌دانند که راه‌اندازي نيروگاه دلايل فني دارد يا سياسي. و اصولا پس از تحويل سوخت يعني حساس ترين قسمت قرار دارد، بهانه‌اي براي راه‌اندازي وجود ندارد. تباني بر سر حوزه‌هاي نفوذتلاش جرج بوش رئيس جمهور سابق ايالات متحده اين بود که قدرتهاي ديگر را حول محور سياست «تنبيه» ايران متحد کند و اکنون نيز باراک اوباما به دنبال اين اجماع، حول محور سياست، «تحريم» ايران است. ضمن آنکه بعد از ترديد جدي ايرانيان در مورد طرح مبادله سوخت، آمريکا براي وادار کردن ايران به پذيرش طرح، نيازمند ژست جدي روسيه و چين است. فارغ از اينکه برخلاف شعار تغيير اوباما، مجموع سياست‌هاي خصمانه يک سال اول بيش از مجموع سياستهاي خصمانه يک سال آخر بوش عليه ايران بود، در اينجا روي سخن با روسيه است.روسها در قالب نظم، يک، سه، چند قطبي، شرايط تک ابرقدرتي آمريکا را پذيرفته‌اند. براساس اين نظم کشورهاي کوچک و متوسط در نزديکي حوزه نفوذ هر قدرت، در توافقات کلان آنها مورد تباني قرار مي‌گيرند. سير قهقرايي موضع گيري‌هاي تازه روسها از زماني آغاز شد که اوباما دستور داد طرح احداث سامانه‌هاي موشکي و راداري در چک و لهستان به حالت تعليق درآيد و در موضوع خاص ايران نيز آمريکا در طرح تازه خواستار ارسال سوخت3/5 درصد ايران به روسيه است تا طرح بزرگتر انحصار کنسرسيوم‌هاي هسته‌اي را ابتدا از روسيه آغاز کند. براساس اين طرح در کشورهاي عضو باشگاه هسته‌اي (کشورهاي داراي فناوري ساخت سلاح هسته‌اي و توليد سوخت) کنسرسيوم‌هايي از کشورهاي طالب توليد و خريد سوخت هسته‌اي تشکيل مي‌شود و آنها موظفند سوخت موردنياز کشورهاي خارج از باشگاه را تامين کنند. به شرطي که اين کشورها قلب فناوري هسته‌اي يعني غني سازي سوخت را از چرخه فناوري و توليد خود حذف نمايند. بنابراين پاسخ سرد ايران به طرح اخير1 +5 با واکنش دو کشور روسيه و آمريکا مواجه شده است. البته گام بعدي اوباما، سفر به چين بود. او اميدوار است که چين را نيز در سياست ضدايراني خود همراه سازد. به هر حال چيني‌ها نيز در دکترين سياست خارجي خود، بنايي ندارند که تا سال2025 ميلادي وارد رقابت جدي با آمريکا شوند. نياز به تغييرات راهبردي در سياست خارجي ايران دوست يا شريک راهبردي روسيه نيست. شراکت راهبردي در روابط بين الملل تحت تاثير سياستها و بازي‌هاي تاکتيکي قرار نمي‌گيرد.چون در عرصه سياسي و تاکتيکي تنها براساس محاسبه سود و زيان، رفتارها به شدت دچار نوسان مي‌شود. متاسفانه روسها نگاهي تاکتيکي به رابطه با ايران دارند. بنابراين ما نبايد راهبردهاي ثابت خودمان را به تاکتيکهاي متغير روسها پيوند زنيم. از طرفي ديگر روسها که همواره مشوق يک سري سياستهاي ضد يکجانبه گرايي ايران بوده‌اند، ايران را در عرصه بين المللي يک کشور تنها و منزوي قلمداد مي‌کنند. در حالي که نبايد جمهوري اسلامي را با ديگر کشورهاي منطقه خاورميانه مقايسه کرد. به نظر مي‌رسد تقويت جنبه‌هاي تنش زدايانه سياست خارجي ايران ضروري است. ضمن آنکه ايران هم از لحاظ عمق استراتژيک، فراگيري توان تاثيرگذاري بر تحولات منطقه، موقعيت جغرافياي اقتصادي، پشتوانه داخلي سياست خارجي و بويژه توان دسترسي بومي به فناوري‌هاي انحصاري موجود در دنيا، از توان مانور بالايي در عرصه بين المللي برخوردار است. متاسفانه به نظر مي‌رسد برخي از مسئولان مرتبط، در نشان دادن واکنش جدي در قبال بازي جديد روسيه تعلل مي‌کنند. در حالي که افکار عمومي داخل کشور نسبت به منافع ملي حساس بوده و ضربه به اين منافع را از ناحيه هيچ کشور غربي يا شرقي نمي‌پذيرد. ضمن اينکه زماني که از پشتوانه داخلي سياست خارجي سخن مي‌گوييم، حتما بدانيم که اين قدرت در رابطه متقابل حساسيت‌هاي ملي و مواضع رسمي شکل مي‌گيرد.

رد پاي سه کشور در حوادث يمن

ارتش يمن از سال 2004 پس از به قتل رساندن رهبر شيعيان، زيدى حسين الحوثى، مقابله گسترده‌اى را با شيعيان زيدى در پيش گرفت که نامشان را از رهبر مقتول خود برگرفته و به "حوثى" شناخته مى‌شوند. اقدام مشترک دولت‌هاي آمريکا، عربستان‌سعودي و يمن براي سرکوب شيعيان يمن و نسل‌کشي در منطقه صعده که با همکاري اين سه در جريان است از يک توطئه بزرگ خبر مي‌دهد.
طراح اصلي اين اقدام سازمان جاسوسي «موساد» است که قصد دارد اهداف رژيم صهيونيستي براي تسلط کامل بر يمن را محقق سازد. با دستيابي به اين اهداف است که رژيم صهيونيستي مي‌تواند به راحتي يهوديان يمن را به فلسطين اشغالي منتقل کند.

** ادعاي مسئولان يمن: جنبش الحوثي با القاعده در ارتباط است
مسئولان يمن براي جلب حمايت آمريکا و غربي‌ها در جريان جنگ صعده و فرار از تبعات آن، تلاش کردند تا جنبش الحوثي را به القاعده نسبت دهند و ياران الحوثي را تروريست نشان دهند.
ترديدي نيست که اتفاقات جنگ يمن براي آمريکا، عربستان سعودي و خود يمن بسيار سنگين و منفي خواهد بود و در نهايت رژيم صهيونيستي نيز نه تنها به اهداف خود در يمن نخواهد رسيد بلکه دچار عوارض منفي اين شيطنت خود خواهد شد. به همين دليل دو ماه قبل از شروع جنگ ششم، گروگانگيري 9 خارجي (7 آلماني، يک انگليسي و يک کره‌اي) در استان صعده طراحي و اجرا شد. اجساد سه تن از آنان که به طرز اسفباري به قتل رسيده بودند پيدا شد. دولت يمن اين اقدام را به ياران الحوثي نسبت داد. اما توسط دفتر عبدالملک الحوثي به شدت تکذيب شد. همچنين در ابتداي جنگ ششم صعده که در 11 آگوست 2009 آغاز شد، دولت يمن شرايطي را براي توقف جنگ گذاشت که يکي از اين شرايط آزادي گروگان‌هاي خارجي بود که در استان صعده مفقود شده بودند! ولي يک ماه بعد، اين شرط توسط خود دولت يمن حذف شد.

** قرارداد آمريکا با علي عبدالله صالح
آمريکا قراردادي را با دولت علي عبدالله صالح امضا کرد که به موجب آن از وي در جنگ با شيعيان يمن حمايت کند. رئيس جمهور يمن که در هفته‌هاي گذشته با لحني آرام، حل بحران از طريق برقراري آرامش و آتش بس را امکان پذير مي‌دانست اين بار با لحني تند آغاز جنگ همه جانبه تا نابودي کامل گروه الحوثي را اعلام کرد.

** استفاده ارتش عربستان از بمب‌هاي فسفري
بر اساس اطلاعات به دست آمده ارتش عربستان سعودي از بمب‌هاي فسفري براي بمباران مناطق شيعه نشين يمن استفاده مي‌کند همان بمب‌هايي که رژيم صهيونيستي در جنگ غزه براي کشتار مسلمانان فلسطيني مورد استفاده قرار داد و طي 22 روز بيش از 1000 نفر را به قتل رساند هزاران نفر را مجروح کرد و خانه‌ها و بيمارستان‌هاي زيادي را ويران کرد.

** فرمانده کل شيعيان يمن: اگر به ما حمله شود چاره‌اي جز دفاع از خود نداريم
"عبدالمالک بدرالدين الحوثي" فرمانده کل شيعيان يمن با اشاره به سانسور شديد خبري و رسانه‌اي چهار جنگ تحميلي دولت يمن عليه شيعيان اين کشور گفت: دولت يمن مرتکب نقض مقررات و قوانين متعددي شده و از جمله منازل مردم را بر سر ساکنان آنها تخريب کرده و برخي مناطق را به محاصره درآورده تا بتواند هزاران نفر را بکشد و جلوي امدادرساني را بگيرد.
وي تأکيد کرد: ما هيچ نيتي براي ازسرگيري جنگ نداريم اما اگر به ما حمله شود و بخواهند جنگ را به ما تحميل کنند چاره‌اي جز دفاع از خود نخواهيم داشت.
محمد عبدالسلام سخنگوي گروه الحوثي همچنين در اين باره توضيح داد: ماجرا اين است که دولت عربستان به ارتش يمن اجازه داده بود از خاک عربستان براي حمله به نيروهاي حوثي استفاده کند و ما نيز به حملاتي که عليه ما صورت مي‌گرفت پاسخ داديم.
وي با رد ادعاي تضعيف موقعيت حوثي‌ها پس از وارد شدن عربستان به صحنه درگيري گفت: برخلاف آنچه تبليغ مي‌شود موضع ما ضعيف نشده بلکه تقويت نيز شده است زيرا تجاوز عربستان به خاک يمن موجب افزايش حمايت مردمي از ما و افزايش نارضايتي مردمي از دولت يمن و اقدام عربستان شده است.

** تبعات و اشتباهات عربستان، آمريکا و دولت يمن در جنگ يمن
دولت عربستان علي‌رغم تلاش‌هاي دو سال اخير شاه عبدالله در زمينه گفت‌وگوي اديان و مذاهب که حالت صلح‌‌جويانه و مسالمت‌جويانه براي وي بود با ورود دولت سعودي به جنگ يمن بر باد رفت.
در داخل عربستان سعودي نيز اين روزها مخالفان فکري آل سعود و رقباي شخص شاه عبدالله ضمن بي‌فايده دانستن شعارهاي تقريبي وي تلاش خود را براي خارج کردن قدرت از دست عبدالله به کار بسته‌اند. وهابيون افراطي که از عبدالله زخم برداشته‌اند نيز از اين فرصت براي انتقام گرفتن استفاده خواهند کرد. آنان هر چند از کشتار شيعيان يمن خشنود هستند ولي بيش از آن از رفتار عبدالله با خودشان ناخشنودند و اين آمادگي را دارند که براي برکناري وي از قدرت با ساير مخالفان همراهي کنند.
وجهه سياسي دولت عربستان که سالهاست تلاش مي‌کند خود را پدر معنوي کشورهاي عربي معرفي نمايد ولي با رقابت‌هاي فشرده مصر و قطر دست و پنجه نرم مي‌کند با ورود به جنگ يمن دچار آسيبي جدي شده است.

** اوباما همان بوش است با همان خصوصيت درنده‌خويي
آمريکا نيز که با روي کار آمدن دولت جديد با شعار «تغيير» که شعار استراتژيک « اوباما » بود با ورود به جنگ يمن بطور کامل رنگ باخت. اوباما با سفر به خاورميانه عربي و سخنراني در الازهر مصر و سر دادن شعارهاي صلح‌طلبي و سخن گفتن از اسلام به عنوان يک دين صلح طلب و به زبان آوردن رياکارانه عبارت «السلام عليکم» توانسته بود عده‌اي از اصحاب رسانه و دانشگاهيان و فعالان سياسي جهان عرب را فريب داده و شعار « تغيير » را به آنها بباوراند. ولي مواضع ماه هاي اخير وي در حمايت بي چون و چرا از رژيم صهيونيستي دخالت‌هاي فزاينده در لبنان افزايش فجايع اشغالگري در افغانستان و اخيرا نيز ورود رسمي به جنگ يمن پرده فريب و رياکاري را از چهره «اوباما» کنار زد و نشان داد که او همان بوش با همان درنده خويي است.
رئيس جمهور يمن مي توانست به جاي آنکه شيعيان کشورش را به خروج عليه حکومت متهم کند با به رسميت شناختن حقوق قانوني آنها وارد چنين جنگي نشود و قدرت دولت خود را حتي از رهگذر حمايت شيعيان يمن نيز افزايش دهد.

** عدم ارايه مدارک و مستندات بر دخالت ايران در يمن
دولت يمن براي جلب حمايت عربستان سعودي و جهان عرب، از ابتداي جنگ صعده در سال 1383 بحث ارتباط ايران را با جنبش الحوثي مطرح کرده که تاکنون نيز نتوانسته مدارک و مستندات معتبري براي اثبات اين ادعا ارايه کند که "عبدالمالک بدرالدين الحوثي"، رهبر شيعيان حوثي‌هاي يمن با ارسال نامه‌اي سرگشاده به "عمرو موسي"، دبيرکل اتحاديه عرب ضمن رد هرگونه ارتباط با جمهوري اسلامي ايران تاکيد کرد که شيعيان يمن تابع هيچ گروه يا کشوري نيستند.

**دلايل موضع‌گيري جهان عرب عليه ايران
محجوب زويرى استاد دانشگاه و کارشناس امورخاورميانه و جهان عرب در پاسخ به سوالي مبني بر اينکه دول عرب ايران را خطرى براى امنيت منطقه به شمار مي آورند پاسخ داد: اين نقطه نظر به پيش از انقلاب اسلامى باز مي‌گردد که ايران نقش "ژاندارم منطقه" را ايفا ميکرد و پس از انقلاب هم بيم از صدور انقلاب اسلامى، حمايت ايران از گروه‌هايى نظير حماس و حزب الله، و... در سال هاى اخير، برنامه هسته‌اى ايران اين نقطه نظر را تقويت کرده است.

** سکوت مدعيان دفاع از حقوق بشر
مدعيان دفاع از حقوق بشر چرا ساکتند و در برابر کشتار بي رحمانه شيعيان يمن اقدامي بعمل نمي‌آورند اين سکوت و بي عملي بار ديگر تزوير و دروغ اين مدعيان را به رخ آنان کشيده و طشت رسوائي شان را از بام جهان به زمين انداخته است.
سازمان کنفرانس اسلامي چرا به وظيفه خود براي متوقف ساختن جنگ يمن و کشتار شيعيان آن کشور عمل نمي‌کند.
جمهوري اسلامي ايران بايد فرياد بلند مظلوميت شيعيان يمن را به گوش جهانيان برساند. سازمان کنفرانس اسلامي را به تشکيل جلسه فوق العاده فرا بخواند. طرح‌هايي براي توقف جنگ يمن ارائه کند و تلاش‌هاي عملي موثري در جهت رفع ظلم از شيعيان يمن بعمل آورد.
دولت جمهوري اسلامي ايران طبق قانون اساسي به حمايت از مظلومان موظف است و کوتاهي در اين زمينه قابل قبول و توجيه نيست. ما بايد ورود آمريکا به جنگ يمن را يک واقعه مهم و يک دخالت آشکار و خطرآفرين براي جهان اسلام تلقي کنيم.

شليك 150 موشك عربستان برسرشيعيان يمن

جنبش شيعي الحوثي طي بيانيه‌اي از شليك بيش از 150 موشك عربستان بر سر شيعيان يمن خبر داد.
جنبش شيعي الحوثي در بيانيه‌اي كه يك نسخه از آن را در اختيار فارس قرار داد، از ادامه حملات هوايي و توپخانه‌اي عربستان عليه مواضع اين جنبش خبر داد.

اين جنبش اعلام كرد: در طول شب گذشته بيش از 150 موشك و 18 حمله هوايي عليه اراضي يمن در مناطق "شدا "، "رازح " و "المنازله " توسط عربستان صورت گرفت.

اين جنبش همچنين اعلام كرد: در مناطق داخلي نيز حملات توپخانه‌اي و موشكي بين اين جنبش و ارتش يمن در جبهه "المقاش " در حومه شهر صعده ادامه دارد.

اين جنبش همچنين در بخش ديگري از اين بيانيه خبرهاي دولت يمن درباره پيروزي‌هاي ارتش يمن را تكذيب كرد.

درس‌هایی از جدا شدن سه و نیم میلیون کیلومتر سرزمین‌های ایرانی

در تاریخ، موقعیت استراتژیک ایران در غرب آسیا، همواره زمینه رشک و وسوسه دشمنان بوده است، از همین روی، تلاش کرده‌اند با کوچکتر کردن این سرزمین از قدرت آن بکاهند.در تازه‌ترین نمونه، «شيخ عبدالله بن زايد»، وزير امور خارجه کشوری که یک سی و ششم ایران جمعیت و یک بیستم آن وسعت دارد، گستاخانه و بی شرمانه در کنار دبیر کل ناتو اعلام کرده:... با این که ایران بزرگترين شريك تجاري امارات در منطقه است...تنها هدف ما بازپس‌گيري اين جزاير و پايان دادن به اشغال آنهاست (!) و امارات از هرگونه داوري بين‌المللي در اين زمینه استقبال مي‌كند(!).در کمتر از دویست سال، دشمنان قسم خورده تاریخی ایران به ویژه انگلیس و روسیه برای دستیابی به اهداف بلندمدت استعماری خود، سرزمین‌های گسترده‌ای را در شرق و شمال ایران به اشغال خود درآوردند که هر یک بعد‌ها با نام‌های گوناگون در قالب کشورهای گوناگون در پیرامون ایران اعلام موجودیت کرده‌اند که امارات متحده عربی و بحرین از آن جمله هستند.اما اشاره به دو نمونه از برخورد صاحب منصبان وقت ایران با موضوع جدایی سرزمین‌های ایرانی، این واقعیت را آشکار می‌کند که در کنار توطئه دشمنان، عاملی به نام بی‌لیاقتی صاحب منصبان نیز بسیار اثرگذار بوده است؛ میرزا آقاخان نوری اعتمادالدوله(!) در پاسخ استعلام امین‌الممالک که نوشته بود: انگلیسی‌ها حرف‌های نپذیرفتنی می‌زنند. آن‌ها می‌گویند باید به افغانستان و هرات استقلال بدهیم؛ من چه کنم؟، در پاسخ نوشت:... چاره ای جز قبول نداریم(!) ما نمی‌توانیم هفت هشت ماه طول بدهیم، قوه نداریم. پول نداریم. مردم ایران....هستند(!) امان است. امان است. بگذران. بگذران(!)ناصرالدین شاه نیز در خاطرات خود که سندی از وطن فروشی اوست، در زمینه از دست دادن سرزمین‌های ورارود(ماوراءالنهر)،مرو و دیگر سرحدات و تحویل آنها به روس‌ها نوشته است:... روس آمد «آخال» را گرفت. چه می‌کردیم؟(!) همان طور که «آخال» را تصرف کرد، بالطبیعه «مرو» را هم تصرف می‌کرد(!) ما چطور می‌توانستیم بگوییم «مرو» نرو و تصرف نکن؟! اگر از این ممانعت‌ها می‌کردیم، جز این که روس‌ها را با خودمان دشمن بکنیم، هیچ فایده‌ای نداشت...(!)این روند جداسازی سرزمین‌های ایرانی در غرب و جنوب ایران نیز ادامه داشت که در غرب، استعمار انگلیس و روسیه غیر مستقیم و به عنوان میانجی در تدوین پیمان ارزروم بین ایران و عثمانی که جدایی شهرهای ایرانی و نفتخیز نفتخانه، مندلی، خانقین و سلیمانیه را از ایران رسمیت بخشید، نقش داشتند. در جنوب ایران‌زمین نیز انگلستان با اشغال بلندمدت بنادر و جزایر کرانه‌ای ایران از جمله جزیره بحرین‌،دوپی (دوبی)، عجمان، رأس‌الخیمه، جزیره سیر ابونعیر ـ که هم اکنون در اشغال امارات است ـ و بسیاری مناطق دیگر که قرن‌ها، بخش لاینفکی از قلمرو حکومت‌های ایرانی بوده، با دسیسه‌های گوناگون آن‌ها را به طور غیر قانونی از ایران جدا کرد.

دقت نظر داشتن به دو تهدید روز علیه تمامیت سرزمینی ایران، یعنی جزایر سه‌گانه ایرانی و ضرورت اجرای کامل قرارداد 1975 الجزایر و همچنین دریافت غرامت به حق هزار میلیارد دلاری از عراق بیش از هر زمان دیگری ضروری به نظر می‌رسد، چرا که تحرکات دسیسه‌چینان خارجی در تشکیک این حقوق، گواهی است بر این نکته که دشمنان ایران زمین بر پایه طرح خاورمیانه بزرگ با کشورهای کوچک، بار دیگر عزم جدایی و تجزیه پاره‌های دیگری از سرزمینمان را در شمال، جنوب، شرق و غرب کشور در سر دارند. سخنان منتشره اخیر وزیر خارجه امارات علیه تمامیت ارضی ایران در جزایر سه‌گانه همیشه ایرانی و نیز ادعاهای اخیر مقام‌های گوناگون عراقی از رئیس‌جمهور جلال طالبانی گرفته تا محمود عثمان که گستاخانه منکر حقوق ملی ایرانیان در اروندرود و قرارداد مرزی 1975 الجزایر و غرامت‌های بحق ملت شهیدپرور ایران شده‌اند، نگرانی و خشم قاطبه ملت ایران را از همه طیف‌ها و سلیقه‌های گوناگون فکری به دنبال داشته است که ایجاب می‌کند پاسخی شایسته به این تهدید‌ها داده شود.


در مسأله ادعاهای امارات نسبت به تمامیت ارضی ایران در خلیج فارس، چند نكته قابل تأمل است:

1ـ در زمان انعقاد تفاهم‌نامه میان ایران و شیخ شارجه و بازگشت جزایر به ایران، هنوز دولتی با نام امارات متحده عربی، وجود خارجی نداشت تا بتواند ادعایی نسبت به جزایر تاریخی ایران داشته باشد. در واقع، امارات متحده عربی، پس از بازگشت جزایر به ایران به عنوان یك كشور موجودیت یافت.

2ـ شورای همكاری خلیج‌فارس نیز در زمان انعقاد این تفاهم‌نامه، هنوز تشكیل نشده بود؛ بنابراین، از لحاظ حقوق بین‌الملل نمی‌تواند نسبت به تمامیت ارضی ایران، ادعایی مطرح كند.

3ـ بنا بر یك اصل حقوقی در روابط بین‌الملل، وجود قرارداد دوجانبه، حق و مسئولیتی برای كشور سوم ایجاد نمی‌كند؛ بنابراین، دخالت هر كشور و نهاد و سازمان ثالث در مسأله جزیره ابوموسی، غیرقانونی است.

4ـ پس ازجدایی بحرین از ایران و اعمال حاكمیت دوباره ایران بر جزایر سه‌گانه، چند كشور عربی از جمله لیبی، عراق و یمن، در دسامبر 1971 از ایران به شورای امنیت سازمان ملل شكایت كردند كه شورای امنیت با بررسی پرونده، به سود ایران، آن را برای همیشه مختومه اعلام كرد. این‌گونه بود كه چون در قوانین بین‌الملل یک موضوع دو بار در شورای امنیت سازمان ملل قابل بررسی نیست، اعراب به دنبال راهكاری برای حل مشکل خود برآمدند تا این‌كه بهترین حربه را توسل به دادگاه لاهه یافتند. کشورهای عربی مترصد کوچکترین سستی از سوی ایرانیان هستند تا نیت شوم خود، یعنی بین‌المللی کردن مسأله جزایر را که امری داخلی و مربوط به ایران است، به عمل رسانده تا این جزایر را نیز مانند بحرین با حربه بین‌المللی کردن تمامیت سرزمینی ایران به سود خود به انجام برسانند.

با این اوصاف، ادعاهای متقابل ایران، واکنشی مناسب به ادعاهای بی پایه امارات است؛

اظهارات بی پروای مقامات اماراتی از جمله عبدالله بن زاید، رئیس امارات، وزیر خارجه این شیخ نشین و همچنین عبدالعزیز بن صقر، رئیس مركز پژوهش‌های خلیج فارس درباره جزایر سه گانه ایران در خلیج فارس، اکنون به یک رویه تبدیل شده است و اماراتی‌ها در هر فرصتی با تکرار این ادعای دروغ، سعی در مظلوم نمایی به جهانیان و قلب ماهیت یک واقعیت آشکار تاریخی دارند.

جزایر سه‌گانه ابوموسی، تنب بزرگ و تنب كوچك همچون همه جزایر و سواحل كرانه‌های شمالی و جنوبی خلیج فارس در تاریخ كهن ایران‌زمین، متعلق به ایران بوده و خواهد بود و ایرانیان حقوق ملی تاریخ خود را هیچ‌گاه فراموش نكرده‌اند و اگر سه و نیم میلیون کیلومتر مربع از ایران بزرگ از جمله هفده شهر قفقاز، سمرقند و بخارا، مرو و فیروزه، كوه آرارات، هرات و بحرین بر اثر غفلت تاریخی شاهان قاجار و پهلوی از ایران جدا شدند، ملت ایران پیشینه سترگ خود را از یاد نبرده‌اند.

مساحت سرزمین‌های جدا شده از ایران درونی به همراه دو سوم کردستانات ـ که در دوره صفویه به اشغال عثمانی درآمد و بعد‌ها در بین سه کشور ترکیه، عراق و سوریه تقسیم شد ـ به مساحت تقریبی 200000 کیلومتر و نیز عراق به مساحت 438317 کیلومتر در جمع حدود 3.5 میلیون کیلومتر مربع می‌رسد که این مقدار تجزیه یک کشور در کل تاریخ ایران و دنیا بی‌سابقه است.

14000دلار سهم هر ایرانی از غرامت عراق و قرارداد 1975 الجزایر نیز غیر قابل تغییر است.

- ایرانیان پس از اثبات حسن‌نیت طرف عراقی، عذرخواهی رسمی عراق از ملت شهید پرور ایران، اجرای میله گذاری دقیق مرزی بنا بر قرارداد 1975 الجزایر و اعلام رسمی آمادگی پرداخت غرامت از سوی طرف عراقی، می‌توانند حسن‌نیت خود را با پیشنهادهایی به اثبات برسانند که از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره نمود.

- قسط ‌بندی طولانی‌مدت غرامت‌های عراق با به‌کارگیری تجربه آلمان پس از جنگ جهانی.

- بهره‌برداری اختصاصی و بلندمدت از دویست میلیارد بشکه ذخیره میادین نفتی عراق که برخی از چاه‌های غنی آن کشور در مجاورت ایران قرار دارند.

- و مشارکت کشورهای عربی و غربی کمک‌کننده عراق در جنگ در پرداخت غرامت به ایران.

در عين حال مسئولين مراقب باشند كه چشمان تيز بين ملت مسلمان ايران نظاره گر نحوه عملكرد آنها در خصوص مسئله درياي خزر و خليج هميشه فارس خواهد بود.