مشاعره با تو هم چه عالمي دارد
گر نيايي...
«گر نيايي فقير مي ميرم» مثل دنيا حقير مي ميرم
چون کبوتر که در قفس حبس است تک و تنها اسير مي ميرم
اي شکوه ترنم باران در فراقت کوير مي ميرم
توي شهر دلم زمين لرزه است زير آوار پير مي ميرم
بي تو زجرآور است جان کندن! واي بر من؛ چه دير مي ميرم!
تو بيا، مي خورم قسم به خدا چون بگويي بمير، مي ميرم
«مهديا» اي تمام هستي من گر نيايي فقير مي ميرم
فاطمه معين زاده - اهواز
ترانه انتظار
اگرچه از غم دوري شکسته ام، سردم ومثل بغض خزان، در درون خود زردم
مباد خسته ببينم نگاه خوبت را مباد درد تو آيد به روي صد دردم
تو نور قبله پروانه هاي جان سوزي كه من به دور وجودت هميشه مي گردم
بخوان که بشکفد احساس اين غزل امشب ببين! براي گلويت ترانه آوردم
اگرچه غم زده هستم و مي روم از دست نبود، گر غم عشقت بگو، چه مي کردم
تمام گريه من، نذر اينکه بازآيي وبشکفد غزل از قلب زار شب گردم
منيره هاشمي- مشهد