از جنگ تمام عیار ارتش‌های یمن و عربستان با گروه الحوثی در استان صعده یمن، دو ماه می‌گذرد؛ البته این ششمین جنگ با حوثی‌ها در سال‌های اخیر است. با وجود گذشت دو ماه از این نبرد خونین که علاوه بر ارتش‌های یمن و عربستان، بنا بر برخی خبرها، واحد چترباز از ارتش اردن و حتی خلبانان بعثی عراق که هدایت جنگنده‌های ارتش یمن را بر عهده دارند، در آن شرکت دارند، هنوز هیچ گزارش رسانه‌ای مستندی از پیامدهای این جنگ به ویژه سرنوشت غیرنظامیان در دست نیست. در هفته‌های اخیر، حجم عمده پوشش‌های رسانه‌ای از جنگ یمن به نمایش تصاویری از جنگنده‌های ارتش عربستان، شلیک‌های توپخانه و پرواز بالگردها که در حال شلیک راکت و پیاده کردن چتربازان هستند، محدود شده است. این در حالی است که بدون شک، غیرنظامیان، از قربانیان اصلی حملات گسترده ارتش‌های یمن و عربستان به مناطق دیگری از یمن به شمار می‌روند. این موضوع بیشتر از آن جهت‌ نگران‌کننده است که بنا بر برخی خبرها، ارتش عربستان از بمب‌های فسفری نیز بهره برده است؛ همچون بسیاری از جنگ‌‌های خونین سال‌های اخیر نظیر قتل‌عام مسلمانان به دست صرب‌ها در بالکان، نسل‌کشی در رواندا، جنایان جنگی و نسل‌کشی اسرائیل در لبنان و فلسطین که سازمان ملل متحد و بسیاری از سازمان‌های منطقه‌ای در برابر آنها یا سکوت و یا حداکثر به ابراز نگرانی بسنده کرده‌ است.درباره جنگ یمن نیز این رویه تکرار شده است، اما در حوزه عملکرد رسانه‌ها و نقش آنها در توجه دادن افکار عمومی بین‌المللی، تحولی بزرگ رخ داده که مصداق بارز آن را جهانیان در جریان نبرد 22 روز غزه دیدند. در نبرد 22 روزه غزه از زمستان 1387، رسانه‌‌های خبری منطقه و بیرون از منطقه، با پوشش لحظه به لحظه رخدادهای جنگ غزه، کار خود را کردند که در این میان، بسیاری از تحلیلگران، اذعان داشتند نقش رسانه‌ها و اثرگذاری آنها بر جامعه بین‌المللی نسبت به جنایات ارتش اسرائیل در غزه، از نقش سازمان‌‌های بین‌المللی و منطقه‌ای مهمتر بود، چرا که رسانه‌ها با پوشش لحظه به لحظه کارهای غیرانسانی ارتش اسرائیل در بمباران و گلوله‌باران گسترده منازل مسکونی فلسطینی‌ها و حتی مدارس و بیمارستان‌ها به جامعه جهانی، نشان دادند که در غزه چه می‌گذرد و این مسأله، موجب اوج‌گیری خشم و تنفر ملت‌ها در نقاط گوناگون جهان از اسرائیل شد، به گونه‌ای که حتی در قلب اروپا، صاحبان برخی رستوران‌ها و فست‌فودها از پذیرش مشتریانی که می‌دانستند اسرائیلی هستند، خودداری می‌کردند.رسانه‌ها در نبرد غزه با توجه به تصویر کشیدن آنچه از این نبرد می‌گذشت، موفق‌ شدند حس انسان‌دوستی و صلح‌خواهی افکار عمومی جهان را تحریک کنند و وجدان جمعی بین‌المللی را که گستره آن مرز مذهبی و جغرافیایی نمی‌شناخت، به قضاوت طلبند. در نتیجه، همین نقش‌آفرینی‌ رسانه‌ها بود که منجر به گزارش کم نظیر گلدستون شد...اما با وجود گذشت دو ماه از نبردهای یمن، هنوز مردم منطقه و جهان از آلام و مصیبت‌های آن بر مردمان غیرنظامی مناطق درگیری بی‌خبرند و در این میان، البته کارنامه برخی رسانه‌های عربی همچون «العربیه» و «الجریره» سؤال‌برانگیز است، چرا که صرف‌نظر از العربیه ـ که بنا به ملاحظات سیاسی و حامیان مالی این شبکه، طبیعی است که تبلیغات و اخبار آن به سود عربستان باشند ـ از الجزیره نیز جای تعجب است که بر خلاف دوران حمله آمریکا به عراق و یا حملات اسرائیل به غزه، از پوشش رسانه‌ای این شبکه درباره نبرد یمن خبری نیست. ... بنابراین، پرسش این است که چرا رسالت حرفه‌ای و اخلاق رسانه‌ای این شبکه در ازای قربانیان جنگ یمن فراموش شده است؟ اگر در نبرد غزه، رسانه‌ها گوی سبقت را از سازمان ملل متحد ربوده‌اند و به جای شورای امنیت و اتحادیه عرب و سازمان کنفرانس اسلامی نقش‌آفرینی کردند، در نبردهای دو ماهه یمن چنین کارکردی نداشته‌اند. طبیعی است، این عملکرد محدود و متفاوت، سبب بی‌تفاوتی و سکوت بیشتر سازمان ملل متحد سازمان کنفرانس اسلامی و اتحادیه عرب نیز شده است.با وجود این، در پاره‌ای مواقع، این سازمان‌های تحت تأثیر اعمال فشارهای سیاسی، رسالت خود را فراموش می‌کنند که در چنین مواقعی، حجم تبلیغات و پوشش خبری رسانه‌ها از عمق فجایع در جنگ‌ها و بحران‌ها به مثابه عضوی تحریک‌کننده رفتار کرده، سازمان ملل متحد و سازمان منطقه‌ای را ناگزیر به تحرک می‌سازد، چه این که در صورت ادامه بی‌تحرکی، عملا حیثیت و اعتباری برای سازمان‌های بین‌المللی باقی نمی‌ماند؛ ...